پرسش:سلام اقای دکتر وقتتون بخیر. ببخشید. ما تازه 7.8 ماهه عروسی کردیم. من یه آدم خیلی حساس و زود رنج که زود گریم میگیره. خونمون هم کنار خونه ی مادر شوهرمه. هر هفته اخر هفته خواهر شوهرم میاد اینجا و با مادر شوهرم با تیکه و زخم زبون خیلی ناراحتم میکنن. همش میخوان کاری کنن شوهرم ازم دور بشه. بدون استثنا هر هفته از بس که خود خوری میکنم قلبم درد میگیره کلی گریه میکنم. شوهرمم میگه چون میخوام هر دو طرفو داشته باشم. نه حرفای منو اهمیت میده نه حرفای اونا. صبح تا شب هر دو سر کاریم. میگم وقتی که شب میای خونه حداقل گوشی بزار کنار دو ساعت باهم باشیم. میگه چیکار کنم. حوصلم سر میره. یا سر کاره یا داره با گوشی بازی میکنه یا خوابه. خارج از این سه حالت نیست بهش میگم فلان کارو نکن مثلا خوب نیست من دوست ندارم.همش میگه میخای از کاه کوه بسازی. این که چیزی نیست. دیگه نمیدونم چیکار کنم. با اینکه میدونه حساسم ذره ای ارزش قائل نمیشه برا حرفام. خسته شدم از خود خوری و گریه. روز به روز بدتر میشه که بهتر نمیشه

پاسخ این سوال توسط دکترکریم پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام اقای دکتر وقتتون بخیر. ببخشید. ما تازه 7.8 ماهه عروسی کردیم. من یه آدم خیلی حساس و زود رنج که زود گریم میگیره. خونمون هم کنار خونه ی مادر شوهرمه. هر هفته اخر هفته خواهر شوهرم میاد اینجا و با مادر شوهرم با تیکه و زخم زبون خیلی ناراحتم میکنن. همش میخوان کاری کنن شوهرم ازم دور بشه. بدون استثنا هر هفته از بس که خود خوری میکنم قلبم درد میگیره کلی گریه میکنم. شوهرمم میگه چون میخوام هر دو طرفو داشته باشم. نه حرفای منو اهمیت میده نه حرفای اونا. صبح تا شب هر دو سر کاریم. میگم وقتی که شب میای خونه حداقل گوشی بزار کنار دو ساعت باهم باشیم. میگه چیکار کنم. حوصلم سر میره. یا سر کاره یا داره با گوشی بازی میکنه یا خوابه. خارج از این سه حالت نیست بهش میگم فلان کارو نکن مثلا خوب نیست من دوست ندارم.همش میگه میخای از کاه کوه بسازی. این که چیزی نیست. دیگه نمیدونم چیکار کنم. با اینکه میدونه حساسم ذره ای ارزش قائل نمیشه برا حرفام. خسته شدم از خود خوری و گریه. روز به روز بدتر میشه که بهتر نمیشه

پاسخ این سوال توسط دکترکریم پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با عرض سلام و درود بنده نزدیک ده سال وسواس فکری و حمله پانیک اتک دارم و قرص فلوکستین مصرف میکنم رفتم دکتر بهم گفت که فلوکستین رو کاملا قطع کن و قرص پاروکستین رو جایگزینش کردن آقای دکتر مشکلی ندارن قطعش کنم و به جاش پاروکستین مصرف کنم تو رو خدا کمکم کنید بدجوری میترسم نکنه خدایی نکرده بدتر بشم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با عرض سلام و درود بنده نزدیک ده سال وسواس فکری و حمله پانیک اتک دارم و قرص فلوکستین مصرف میکنم رفتم دکتر بهم گفت که فلوکستین رو کاملا قطع کن و قرص پاروکستین رو جایگزینش کردن آقای دکتر مشکلی ندارن قطعش کنم و به جاش پاروکستین مصرف کنم تو رو خدا کمکم کنید بدجوری میترسم نکنه خدایی نکرده بدتر بشم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام . من و همسرم 11 سال با هم ازدواج کردیم و فرزندی نداریم . بعد از یک مشاجره که به خاطر اشتباه من ایشون دچار شکستگی بینی شدند . بعد از این اتفاق ایشون تصمیم قطعی بر جدایی گرفتند. و اعتقاد دارند که ادامه این زندگی نه از لحاظ آرامش فردی و نه شرایط اقتصادی به نفع هیچ کدوم ما نیست . هیچ کدوم نه از لحاظ اخلاقی و نه اجتماعی شبهه ای به هم نداریم. ولی نداشتن شرایط مالی مناسب از جانب من و نداشتن حمایت مالی مناسب از جانب خانواده ام کمی شرایط رو براشون دشوار کرده. تا اخیرا که هم من دست به کاری تولیدی زدم و با رکود شدید بازار مشکلات مالی ام بیشتر شد و مصادف شدن این موضوع با عروسی خواهر خانومم سبب بالاگرفتن این مشاجره و جراحت بینی ایشون شد. در حال حاضر هیچ راهی برای من نگذاشتن جز جدایی و من تنها رو به وقت کشی و امروز رو به فردا انداختن ، آوردم. الان به من تا شنبه آینده یعنی تنها 4 روز برای طلاق توافقی وقت دادند.البته هردو تحصیل کرده ایم و ایشون کارمند و من هم آزاد کارمی کنم. این موضوع رو هم بیان کنم که مدتی هست که روابط ما به دلیل مشغله بالای من و تلاش برای خروج از رکود اقتصادی موجود سرد شده بود. حالا هم واقعا نمی دونم چه کار کنم تا جایی که شاید بشه گفت تکلیفم با خودم هم مشخص نیست. خوشحال می شم نظر شما رو برای ادامه مسیر بدونم.

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام . من و همسرم 11 سال با هم ازدواج کردیم و فرزندی نداریم . بعد از یک مشاجره که به خاطر اشتباه من ایشون دچار شکستگی بینی شدند . بعد از این اتفاق ایشون تصمیم قطعی بر جدایی گرفتند. و اعتقاد دارند که ادامه این زندگی نه از لحاظ آرامش فردی و نه شرایط اقتصادی به نفع هیچ کدوم ما نیست . هیچ کدوم نه از لحاظ اخلاقی و نه اجتماعی شبهه ای به هم نداریم. ولی نداشتن شرایط مالی مناسب از جانب من و نداشتن حمایت مالی مناسب از جانب خانواده ام کمی شرایط رو براشون دشوار کرده. تا اخیرا که هم من دست به کاری تولیدی زدم و با رکود شدید بازار مشکلات مالی ام بیشتر شد و مصادف شدن این موضوع با عروسی خواهر خانومم سبب بالاگرفتن این مشاجره و جراحت بینی ایشون شد. در حال حاضر هیچ راهی برای من نگذاشتن جز جدایی و من تنها رو به وقت کشی و امروز رو به فردا انداختن ، آوردم. الان به من تا شنبه آینده یعنی تنها 4 روز برای طلاق توافقی وقت دادند.البته هردو تحصیل کرده ایم و ایشون کارمند و من هم آزاد کارمی کنم. این موضوع رو هم بیان کنم که مدتی هست که روابط ما به دلیل مشغله بالای من و تلاش برای خروج از رکود اقتصادی موجود سرد شده بود. حالا هم واقعا نمی دونم چه کار کنم تا جایی که شاید بشه گفت تکلیفم با خودم هم مشخص نیست. خوشحال می شم نظر شما رو برای ادامه مسیر بدونم.

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام . من و همسرم 11 سال با هم ازدواج کردیم و فرزندی نداریم . بعد از یک مشاجره که به خاطر اشتباه من ایشون دچار شکستگی بینی شدند . بعد از این اتفاق ایشون تصمیم قطعی بر جدایی گرفتند. و اعتقاد دارند که ادامه این زندگی نه از لحاظ آرامش فردی و نه شرایط اقتصادی به نفع هیچ کدوم ما نیست . هیچ کدوم نه از لحاظ اخلاقی و نه اجتماعی شبهه ای به هم نداریم. ولی نداشتن شرایط مالی مناسب از جانب من و نداشتن حمایت مالی مناسب از جانب خانواده ام کمی شرایط رو براشون دشوار کرده. تا اخیرا که هم من دست به کاری تولیدی زدم و با رکود شدید بازار مشکلات مالی ام بیشتر شد و مصادف شدن این موضوع با عروسی خواهر خانومم سبب بالاگرفتن این مشاجره و جراحت بینی ایشون شد. در حال حاضر هیچ راهی برای من نگذاشتن جز جدایی و من تنها رو به وقت کشی و امروز رو به فردا انداختن ، آوردم. الان به من تا شنبه آینده یعنی تنها 4 روز برای طلاق توافقی وقت دادند.البته هردو تحصیل کرده ایم و ایشون کارمند و من هم آزاد کارمی کنم. این موضوع رو هم بیان کنم که مدتی هست که روابط ما به دلیل مشغله بالای من و تلاش برای خروج از رکود اقتصادی موجود سرد شده بود. حالا هم واقعا نمی دونم چه کار کنم تا جایی که شاید بشه گفت تکلیفم با خودم هم مشخص نیست. خوشحال می شم نظر شما رو برای ادامه مسیر بدونم.

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام . من و همسرم 11 سال با هم ازدواج کردیم و فرزندی نداریم . بعد از یک مشاجره که به خاطر اشتباه من ایشون دچار شکستگی بینی شدند . بعد از این اتفاق ایشون تصمیم قطعی بر جدایی گرفتند. و اعتقاد دارند که ادامه این زندگی نه از لحاظ آرامش فردی و نه شرایط اقتصادی به نفع هیچ کدوم ما نیست . هیچ کدوم نه از لحاظ اخلاقی و نه اجتماعی شبهه ای به هم نداریم. ولی نداشتن شرایط مالی مناسب از جانب من و نداشتن حمایت مالی مناسب از جانب خانواده ام کمی شرایط رو براشون دشوار کرده. تا اخیرا که هم من دست به کاری تولیدی زدم و با رکود شدید بازار مشکلات مالی ام بیشتر شد و مصادف شدن این موضوع با عروسی خواهر خانومم سبب بالاگرفتن این مشاجره و جراحت بینی ایشون شد. در حال حاضر هیچ راهی برای من نگذاشتن جز جدایی و من تنها رو به وقت کشی و امروز رو به فردا انداختن ، آوردم. الان به من تا شنبه آینده یعنی تنها 4 روز برای طلاق توافقی وقت دادند.البته هردو تحصیل کرده ایم و ایشون کارمند و من هم آزاد کارمی کنم. این موضوع رو هم بیان کنم که مدتی هست که روابط ما به دلیل مشغله بالای من و تلاش برای خروج از رکود اقتصادی موجود سرد شده بود. حالا هم واقعا نمی دونم چه کار کنم تا جایی که شاید بشه گفت تکلیفم با خودم هم مشخص نیست. خوشحال می شم نظر شما رو برای ادامه مسیر بدونم.

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام وقتتون بخیر من یکی دو سال هست که وسواس دارم و زیاد دستهایم را می شویم و تا دستهایم را نشورم به وسایل خودم دست نمیزنم و حتی اگر کسی هم به لباس هایم دست بزند باید آن را بشورم یا به گوشی ام دست بزند باید آن را تمیز کنم در کل خیلی حساس شدم و این واقعا اذیتم می کنه حتی یک دوره هم پیش روانشناس رفتم اما زیاد جواب نگرفتم. من قبلا اصلا این مشکل رو نداشتم اما الان اینجوری شدم. روانشناسم گفت که اگه ادامه دار باشه باید برای درمانش از دارو استفاده کنم. لطفا راهنمایی کنید که از چه دارویی استفاده کنم چون واقعا اذیتم میکنه با تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام وقتتون بخیر من یکی دو سال هست که وسواس دارم و زیاد دستهایم را می شویم و تا دستهایم را نشورم به وسایل خودم دست نمیزنم و حتی اگر کسی هم به لباس هایم دست بزند باید آن را بشورم یا به گوشی ام دست بزند باید آن را تمیز کنم در کل خیلی حساس شدم و این واقعا اذیتم می کنه حتی یک دوره هم پیش روانشناس رفتم اما زیاد جواب نگرفتم. من قبلا اصلا این مشکل رو نداشتم اما الان اینجوری شدم. روانشناسم گفت که اگه ادامه دار باشه باید برای درمانش از دارو استفاده کنم. لطفا راهنمایی کنید که از چه دارویی استفاده کنم چون واقعا اذیتم میکنه با تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام وقتتون بخیر من یکی دو سال هست که خیلی وسواس شدم و دست به هرچی بزنم بعدش تا دستهایم را نشورم به وسایل خودم دست نمیزنم و اگر کسی هم به وسایل و لباس هایم دست بزند باید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام وقتتون بخیر من یکی دو سال هست که خیلی وسواس شدم و دست به هرچی بزنم بعدش تا دستهایم را نشورم به وسایل خودم دست نمیزنم و اگر کسی هم به وسایل و لباس هایم دست بزند باید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:آیا خودارضایی به صورت وسواسی و زیاد و اعتیاد گونه و همراه با استرس واضطراب شدید و همیشگی و پایدار در مرد یا پسر مجرد بدون زن و خانم باعث گودی یا قوس کمر یا برجسته شدن باسن میشود به طوری که این برجسته بودن باسن وقوس کمر وگودی کمر از روی لباس معلوم باشد .چون من از همکارشما سوال کردم و فرمودن خودارضایی در مرد مجرد بدون زن و خانم در حالت کم و اندازه و بدون استرس و اضطراب باعث قوس کمر یا گودی کمر نمیشود حالا خواهش میکنم ، برای حالتی که خودارضایی به صورت وسواسی و زیاد و اعتیادگونه و همراه با استرس واضطراب شدید و همیشگی و پایدار در مرد مجرد یا پسر بدون زن و خانم انجام میشود را در نظر بگیرید {جنس:مرد یا پسر مجرد بدون زن وخانم}

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر وقتتون بخیر من دختری35ساله ومجرد هستم که حدودیکسال ونیم هست که دچارحمله پانیک شده ام تقریبا8ماه فهمیدم که دچار این اختلال شده ام پزشک بهم نصف قرص آلپرازولام وآمی تریپتلین دادن به مدت یک ماه مصرف کردم وکم کم دوزشو کم کردم حالا تقریبا8ماه که دچار حمله نشدم ولی بعضی روزها دچار مورمورشدن بدن میشم میخواستم ببینم برای این مورمورشدن چیکارکنم ؟وهمیشه نگرانم نکنه دوباره دچاره حمله بشم خواستم ببینم آیا راهی هست بتونم این افکاررو ازذهنم خارج کنم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانوم دکتر عزیز.من۲۱سالمه.وقتی که کلاس پنجم بودم دخترخالم از حسودی برای اینکه ابروی من بره بهم گفت که دوتا انگشتت رو وارد ناحیه تناسلیت کن و منم سریع به مامانم گفتم.درسته که اونکارو انجام ندادم ولی تاالان یادم نرفته که چقدر دخترخالم پست بود و خواست ابروم بره .الان بعصی وقتا میبینمش و ازش متنفرم و نمیتونم تو جمع خانوادگی تحملش کنم.خودم دوست دارم بهش فوحش بدم .به نطر شما وقتی باهاش روبه رو میشم باید چه رفتاری باهاش داشته باشم چون ازش متنفرم.

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام و خسته نباشید پدر و مادرم 30 سال ازدواج کردن و 4 فرزند دارند. تمام مسئولیت های زندگی و فرزندان در این 30 سال رو دوش مادرم بوده و پابه پای پدرم هم بیرون از خانه و هم در منزل تلاش نموده اند (تمام تمرکز روی فرزندان بوده و به پدرم محبت یا توجه زیادی نداشتند و پدرمم هم محبتی نداشتند ) و بعد از دوران بازنشستگی مزد کار کردن را ازسمت پدرم گرفتن و با قضیه خیانت بصورت کاملا علنی مواجه شدند چند سال است که این خیانت ها همچنان ادامه دارد اما در حال حاضر مخفیانه شده گرچه تمام اعضای خانواده درجریانیم اما بخاطر قبیح نشدن و علنی نکردن و بی ابرویی سکوت کردیم. فشار زیادی روی همه اعضای خانواده هم مادر و هم بچه ها هست. آیامکان کمک از سمت مشاوره با این وضعیت نابه سامان وجود داره؟ چیکار باید کنیم؟ پدرم هیچ اعتقادی به روانشناس نداره و کارهای خودش رو طبیعی و نشانه اقتدارش میدونه. لطفا راهنمایی کنید.

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. 22ساله هستم استرس زیاد دازم .برای استخدامی نیرو انتظامی شرکت کردم .اما بخاطر استرس نتونستم قبول بشم. لطفا کمکم کنید باتشکر

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:س خانم دکترمن دختر 31 سالمه چهارسال نامزدهستم توچهارسال خرج خانوادم میدن اختیارنامزدم دست مادرشه نامزدم برام ارزش قائل نمیشه حتی مسئولیت پذیرنیست میشه راهنماییم کنیدممنون میشم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من هیجده سالمه یک نفر اومد خواستگاریم مادرم بدون صحبت با من جواب منفی داد در صورتی ک من پسرو دوست داشتم خودم رفتم ب پسر پی ام داد و همه چیو گفتم همه چی خوب پیش رفت تا اینکه یهو پسرهه رفت و ج پی ام نمیده و ن ج زنگ و من با گذشت چند ماه هنوز ب این موضوع عادت نکردم ب نظرتون چیکار کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:هزینه یک جلسه چقدره؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:هزینه یک جلسه چقدره؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام دوست عزیز، من احتیاج به مشاوره قبل از ازدواج دارم. ایران زندگی نمیکنم پس میتونیم از طریق ایمیل من باهم ارتباط برقرار کنیم m.khatirzad@gmail.com

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام دوست عزیز، من احتیاج به مشاوره قبل از ازدواج دارم. ایران زندگی نمیکنم پس میتونیم از طریق ایمیل من باهم ارتباط برقرار کنیم m.khatirzad@gmail.com

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من به مدت 2 سال داروی سرترالین 50 (برای درمان افسردگی) رو مصرف میکردم . امروز بعد از اتمام دارو نتوانستم این دارو را در داروخانه ها پیدا کنم. (گفتند به علت وارد نشدن بعضی از مواد این دارو ، این دارو دیگر پیدا نمیشود.) با توجه به خطرناک بودن قطع ناگهانی قرص ها ، پیشنهاد شما چیست؟ دارو را قطع کنم؟ چه دارویی را جایگزین کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من به مدت 2 سال داروی سرترالین 50 (برای درمان افسردگی) رو مصرف میکردم . امروز بعد از اتمام دارو نتوانستم این دارو را در داروخانه ها پیدا کنم. (گفتند به علت وارد نشدن بعضی از مواد این دارو ، این دارو دیگر پیدا نمیشود.) با توجه به خطرناک بودن قطع ناگهانی قرص ها ، پیشنهاد شما چیست؟ دارو را قطع کنم؟ چه دارویی را جایگزین کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام آقای دکتر من یک زن ۲۵ساله هستم من بشدت احساساتی هستم وبزرگتری مشکلم این هستش که نمیتونم حرف دلم روبه زبون بیارم حتی برای شوهرم وقتی شروع به حرف زدن میکنم گریه ام میگیره ونمیتونم حرف بزنم وشوهرم ازاین بابت عصبانی وناراحت میشوددرواقع خودم هم خسته شدم چون همه ناراحتیهامومیریزم توخودم ونمیتونم باکسی دردودل کنم.امکان رفتن حضوری به روانشناس روهم ندارم لطفا کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترکریم پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام آقای دکتر من یک زن ۲۵ساله هستم من بشدت احساساتی هستم وبزرگتری مشکلم این هستش که نمیتونم حرف دلم روبه زبون بیارم حتی برای شوهرم وقتی شروع به حرف زدن میکنم گریه ام میگیره ونمیتونم حرف بزنم وشوهرم ازاین بابت عصبانی وناراحت میشوددرواقع خودم هم خسته شدم چون همه ناراحتیهامومیریزم توخودم ونمیتونم باکسی دردودل کنم.امکان رفتن حضوری به روانشناس روهم ندارم لطفا کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترکریم پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. وقت بخیر . آقای دکتر همسر بنده یه کارت بانکی جدا دارن که من در مورد موجودیش بی اطلاعم و از ایشونم میپرسم میگن نیاز نیست که بدونی .حتی اس ام اس بانک کارت رو هم فعال نکردن .دلیل پنهان کاریشون چیه . و چطور بفهمونم وقتی شما ریز ترین خرج و موجودی من رو میدونید چرا من نباید بدونم . و درسته که منم مثل ایشون حساب جدا برا خودم بگیرم که اصلا اطلاع نداشته باشه؟

پاسخ این سوال توسط دکترکریم پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانوم دکتر من یه دختر ۲۲ساله دارم که ترس شدیدی داره و حتما باید کنار من بخوابه تا سن ۱۳سالگیش خوب بوده ولی بزرگتر که شده اینطوری شده بدون من جایی نمیره ازم دور نمیشه این موضوع باعث شده نتونه ازدواج کنه خواهش میکنم یه درمانی بهم نشون بدید،،،،باتشکر

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده ببخشید که مزاحم شدم شما در مورد بیماری ام اس هم تجربه دارید؟ و اینکه روانشناس میتونه کمکی به کیفیت زندگی افراد مبتلا به ام اس داشته باشه؟ ممنون

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده بچه ها از چه سنی با تفاوت های جنسیتی بین پسر و دختر آشنا میشن؟ و چطور باید به سوالات جنسی بچه ها پاسخ داد. پسر 6 ساله من خیلی کنجکاو هست و همیشه سوالات مربوط به مسایل جنسی از من میپرسه. نمیدونم این حرفها را از کجا یاد گرفته. بد جور گرفتار شدم نمیدونم چطور جواب بدم. مثلا به من میگه دوست دختر چیه؟ یا اینکه توی جمع خانواده میپرسه تو هم دوست دختر داری؟

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام و خسته نباشید ...من اقا ۲۵ ساله هستم و حدود چند ماهی هست اختلال نعوظ آزارم میده خواهشا یک راه درمان بهم بگید چون خیلی اذیت میشم???? باتشکر????

پاسخ این سوال توسط دکترکریم پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده من یک دختر 29 ساله هستم و الان خواستگار دارم. اما مشکل اینه که خواستگارم پسر خیلی خوشگذرونی هست و به گفته خودش به اندازه موهای سرش دوست دختر داشته و تقریبا با همه هم در اتباط بوده. و اینکه سفرهای خارجی زیاد میره بخاطر شغلش. به نظر شما میشه با همچین مردی ازدواج کرد؟ این مردها قابل اطمینان هستن؟ البته ایشون شغل خوب و پردرآمدی داره و موقعیت اجتماعی خوبی هم داره. اما نمیدونم چه تصمیمی بگیرم. لطفا راهنماییم کنید که تصمیم درست را بگیرم. ممنون

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده گرامی من یک دختر 12 ساله دارم. چند روز پیش از آموزشگاه زبان دخترم تماس گرفتن و گفتن میخوان اخراجش کنن. چون دخترم توی جمع به یک پسره گفته عاشقش شده و حاضره عشق دومش باشه. حتا بعد از کلاس دنبال پسره رفته که باهاش دوست بشه اما پسره فرار کرده. پسره کارمند آموزشگاه هست. از وقتی این موضوع را شنیدم فقط دارم گریه میکنم اصلا نمیدونم چیکار باید بکنم. خیلی حالم بد شده. لطفا کمکم کنید. ممنون

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام آقای دکتر مادر بزرگ من دچار توهم شنیداری شده است یعنی صداهایی را میشنود که ما نمیشنویم و این صدا ها واقعی نیستند میگوید سه نفر با من صحبت میکنند و به من میگویند پول هایت را قایم کن تا کسی آنها را ندزدد میگوید برادر شوهرم و نوه ام همیشه دارند به من فحش و ناسزا میگویند. و میگوید آن سه نفر به من گفته اند باید بروی پیش دعاگر و سرکتاب باز کنی تا ما تو را رها کنیم وگرنه ما دست از سر تو بر نمیداریم و از وقایعی صحبت میکند که در واقعیت اتفاق نیفتاده مثلا میگوید پسرم داشت به سر و صورت خود میکوبید یا مثلا میگوید فلانی حرف هایی را به من گفته است در صورتی که در خارج اصلا همچین حوادثی پیش نیامده

پاسخ این سوال توسط دکترکریم پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:آیا خودارضایی {سکس تک نفره} در مردان مجرد بدون زن وخانم و متاهل نیستند به صورت وسواسی وزیاد و بیش از حد و افراطی واعتیادگونه باشد باعث لرزش دست ها میگردد. ببخشید که من چند بار این سوال مطرح کردم اما در جواب ها متوجه نشدم که این پاسخ ها بر اساس حالت افراطی و اعتیادگونه و بیش از حد است یا حالت معمول واندازه .خواهش میکنم از شما ،بنویسید که بر اساس حالت اعتیادگونه و افراطی و بیش از حد است { جنس : مرد مجرد}؟

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام و وقت بخیر. خانم دکتر آزمایش دادم مشکل غدد ندارم.مدتهاست از نظر روحی تمایلات و حس های زنانه در خودم حس میکنمو علاقمند به پوشیدن لباس های زنانه و تصور خودم در کالبد زن هستم. البته نه بصورت همیشگی و مداوم از جنسیت خودم‌راضی هستم ولی گاهی اوقات تمایلات جنس مخالف رو دوس دارم و حس خوبی ازش میگیرم بخصوص وقتی راجبش با خانمی هم صحبت میشم و راجب حس هام میگم

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سللم‌وقت بخیر خانم‌دکتر. من مدتهاست دارای تمایلات زنانه هستم. یعنی علاقمند به پوشیدن لباس های زنانه و تصور کردن خودم در کالبد زنانه هستم البته نه همیشه بلگه گاها به چنین حسی تمایل دارم.‌آیا این مشکل بزرگه؟! و باید تحت درمان قرار بگیرم؟!

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر سه ساله با یک نفر رابطه دارم بعد سه سال از من ازمایش اچ ای وی خواستن منم دادم از طرفی دلخورم و از طرفی حق میدم نمیدونم چطور برخورد کنم بعد این ازمایش ازمایش منفی بود ممنون از راهنمایی

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:آیا خودارضایی به صورت وسواسی و زیاد و همراه با استرس واضطراب شدید و همیشگی و پایدار در مرد یا پسر مجرد بدون زن و خانم باعث گودی یا قوس کمر یا برجسته شدن باسن میشود به طوری که این برجسته بودن باسن وقوس کمر وگودی کمر از روی لباس معلوم باشد .چون من از همکارشما سوال کردم و فرمودن خودارضایی در مرد مجرد یا پسر بدون زن و خانم در حالت کم و اندازه باعث قوس کمر یا گودی کمر یا برجسته شدن باسن به طوری که این برجسته بودن باسن وقوس کمر وگودی کمر از روی لباس معلوم باشد نمیشود حالا خواهش میکنم ، برای حالتی که خودارضایی به صورت وسواسی و زیاد و همراه با استرس واضطراب شدید و همیشگی در مرد مجرد یا پسر بدون زن و خانم انجام میشود را در نظر بگیرید {جنس:مرد یا پسر مجرد بدون زن وخانم}

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر وقت بخیر.ببخشید من احساس خوبی نسبت به بدن و اندام خصوصی خودم ندارم و حس میکنم فرم مناسبی نداره و حس خوبی ندارم.سوالی که داشتم اینه برای مطمئن شدن اینکه ایا مشکلی هست یا مشکل روانی خودم هست و جهت معاینه بدنی باید به کی مراجعه کنم؟! به یکی دو پزشک آقا مراجعه کردم که متاسفانه برخورد مناسبی متاسفانه از سمت پزشکان مرد به هم نوع خودشون نیست نمیدونم چرا.پزشکان خانم معاینه اقا انجام نمیدن اصلا؟! لطفا راهنماییم کنید

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر . ببخشید من مشکلم اینه که وقتی میخوام کاری رو انجام بدم باید حتما اون محیط ساکت باشه در غیر اینصورت حواسم پرت میشه ... البته من دچار وسواس آبریزی هم هستم و بیشتر موقع شستشوی دست وصورتم این مشکل رو دارم و دوباره تکرار میکنم ... همچنین موقع نماز خوندن که کلمات رو بارها تکرار میکنم .

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکترخانلرزاده من یک دختر هشت ساله دارم که فکر میکنم خیلی خیلی باهوشه. دوست دارم تست هوش بگیرم و بدونم چطور میتونم کاری کنم که بیشتر رشد کنه. دوست ندارم از هیچ کاری براش دریغ کنم. میخوام استعدادش رو پیدا کنم و کمکش کنم تا خیلی خیلی موفق بشه. چه تست هوشی برای این سن مناسب هست؟ تست هوش مشخص میکنه دخترم تو چه زمینه ای استعداد داره؟ (خیلی برام مهمه) شما تست هوش میگیرید و تحلیل می کنید؟ ممنون

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده همسر من افسردگی شدید داره دکترش گفته باشد به مغزش شوک الکتریکی داده بشه لطفا برام توضیح میفرمایید چیه راه دیگه ای نیست؟

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باسلام من پسری هستم 22ساله.کمی عادات زنانه دارم که گاهی اوقات شبیه زنان جلوه میکنم. واز نگاه کردن به بدن وعورت مردان دیگر لذت میبرم وکمی گرایش به جنس موافق دارم. لطفا برای حل مشکل کمکم کنید. ممنون

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده وقت بخیر شما در ساری هم مطب دارید؟ و چطور میتونم برای مشاوره از شما وقت بگیرم؟

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده چطور میتونیم از شما وقت مشاوره روانشناسی بگیریم؟ از طریق سایت باید اقدام کنیم یا تلفنی؟ شما مشاوره قبل از ازدواج هم انجام قبول میکنید؟

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من پسرم واسه ترک اعتیاد خودارضایی چیکار کنم که 9سال نتونستم ازش دست بکشم هربار تواین 9سال باخودم مقابله کردم ولی بیفایده هس دارویی هس واسه دردم برا بی میلی جنسی....حس میکنم عوارضهایش تاثیر گذاشتن روی من.باتشکر

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام آقای دکتر من به همسرم شک دارم و نمی دونم چیکار کنم که این موضوع درست شه از این موضوع هم ناراحتم در گذشته به من دروغ گفت و ازم خواهش کرد که ببخشمش منم بخشیدم ولی الان می ترسم بار تکرار کنه

پاسخ این سوال توسط دکتررزاق پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام دکتر ، ممنون از مقاله شما در مورد افسردگی به راه های درمان اشاره ای نکردید در مقاله ای که نوشتید لطفا بفرمایید برای درمان افسردگی چکار باید کرد؟

پاسخ این سوال توسط دکتررزاق پور پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده لطفا در مورد تربیت جنسی فرزندان مرا راهنمایی میکنید؟ من یک دختر 9 ساله دارم که نمیدونم چطور باید به سوال های جنسی (مثلا در مورد چگونه بچه دار شدن یا اینکه دوست پسر چیه و ...) باید جوابشو بدم. لطفا کمک کنید چون امروزه دیگه نمیشه مثل قدیما بچه ها را گول زد. خیلی اطلاعات دارن هم تو اینترنت و هم مدرسه خیلی چیزها میشنون. مثلا چند روز پیش از من پرسید خود ارضایی یعنی چی؟ گفتم از کی شنیدی گفت دوستام گفتن. اگه نیاز هست برای مراجعه حضوری بیام هم بهم بگید ممنون.

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده من مطالب خوب شما را در سایتتون خوندم. واقعا عالی هستن. شما در قائمشهر مرکز مشاوره دارید؟ چطور میتونم وقت مشاوره بگیرم؟ ممنون

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:من فقط لذت جنسی رو از همون طریق حس های زنانه و پوشیدن لباس های زنانه نمیدونم و از راه معمول هم لذت میبرم.‌منتها گاهی اوقات در خودم این نیاز رو میبینم که تایمی خود را در قالب یه زن بدونم و لباس های کاملا زنانه بپوشم و تو اون لحظه با این تصور به لذت برسم.و اگر بهش اهمیت بدم و برسم تامین میشم اما در غیر این صورت اذیت میشم.این مشکلی داره؟!

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام‌وقتتون بخیر. من مدتهاست در خودم گوهی اوقات تمایلات زنانه حس میکنم و علاقمند هستم به پوشیدن لباس های مختلف زنانه که در اون وضعیت حس بسیار خوبی دارم و لذت میبرم.میخاستم بدونم ایا این شرایط نامناسب هست؟!

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده دلیل اینکه بعضی از خانوم ها سکس خشن را دوست دارن چیه یعنی دوست داره زمان رابطه بهش توهین بشه و آزار جسمی دوست داره این بیماری هست یا میتونه طبیعی باشه ممکنه همچین فردی قبلا هم رابطه داشته و بخاطر تداعی شدن اون خاطرات همچین خواسته ای داره

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده وقت بخیر لطفا منو راهنمایی میکنید که چطور میتونم متوجه بشم پسرم اختلال جنسی داره غیر متعارف یا خیر؟ پسرم هشت ساله هست و انتخاب وسایل و اسباب بازی و انتخاب دوست و ... به رفتارهای دخترانه شبهات داره. نگران شدم لطفا راهنمایی کنید

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر خانلرزاده من چیزهایی را درک میکنم که بقیه درک نمیکنن. من چیزهایی را میبینم و صداهایی را میشونم که بقیه میگن وجود نداره. حتی میتونم با موجوداتی ارتباط داشته باشم که بقیه میگن توهمه. اول فکر کردم بیماری اسکیزوفرنی دارم. اما وقتی با اون موجودات در ارتباط هستم میتونم اتفاقات آینده را از اونها بپرسم و بیشتر مواقع هم درست میگن. از ترس به هیچ کس در این مورد چیزی نمیگم. به نظر شما چیکار کنم. این چیزهایی که میبینم و میشونم خیلی مواقع اتفاق می افته. توهم نیست. اونا واقعا وجود دارن.

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من سال آخر کارشناسی روانشناسی دانشگاه آزاد هستم. به نظر شما برای ارشد کدوم گرایش روانشناسی را بخونم که بازار کار بهتری داشته باشه. یا اصلا بی خیال دانشگاه بشم و دنبال کار بگردم. مدرک فوق لیسانس روانشناسی یا دکترا تاثیری تو جذب کار داره؟

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من متوجه شدم دخترم که سال آخر دبیرستان هست با دوستاش یواشکی سیگار میکشه. نمیدونم بجز سیگار کار دیگه ای هم میکنه؟ چطور باید با این موضوع برخورد کنم؟ تو خانواده ما هیچ فرد سیگاری نیست. به نظر شما باید چه رفتاری کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من دو تا خواستگار دارم اولی استاد دانشگاه هست و کاملا آکادمیک با درآمد نسبتا خوب دومی نمایشگاه اتوموبیل داره و خیلی پولدار البته مهندس کامپیوتر هم هست چطور میتونم متوجه بشم که کدوم بیشتر منو دوست داره و مرد زندگی هست؟ هر دو تا شون رو دوست دارم پدر من هم دوشغله بوده هم معلم بوده و هم مغازه داشته

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من متوجه شدم دخترم که سال آخر دبیرستان هست با دوستاش یواشکی سیگار میکشه. نمیدونم بجز سیگار کار دیگه ای هم میکنه؟ چطور باید با این موضوع برخورد کنم؟ تو خانواده ما هیچ فرد سیگاری نیست. به نظر شما باید چه رفتاری کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام پسر من کلاس چهارم هست و مشکل اختلال در خواندن داره. این مشکل توسط نوروسایکولوزیست باید بررسی بشه؟ به نظر شما چیکار کنم؟ خیلی نگرانم. ممنون

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام .از خرداد ماه امسال2 بار و در تیر ماه 2 بار وبیشتر از مهر و ابان چند شبی است که پشت سر هم یا شب در میان پس از خوابیدن به مدت یک یا دو ساعت از خواب پریده ضربان قلبم زیاد شده عرقی بر تنم نشسته .با خوردن اب و یا وضو نرمال شده دوباره بخواب میروم.اورژانس هم که امده ضربان و فشار را هم گرفت که نرمال بود به بیمارستان هم رفتم همه چیز نرمال بوده .نوار قلب و اگو هم گرفتم نرمال بوده .دارای بیماری دیابت نوع دوم .اگه میشه راهنماییم کنید

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر،من دختری ۱۵ ساله هستم که اصلا تمرکز ندارم مخصوصا درس خوندن هر چنددقیقه تو فکر میرم مخصوصا سر کلاس همش حواسم پرت میشه،باید چیکا کنم تا فکرم منسجم بشه ممنونم از راهنماییتووون

پاسخ این سوال توسط دکتر خانلرزاده پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر.خسته نباشید. من پنج ماه هست که عقدکردم شوهرم میگه که بدون اجازه من جایی نمی تونی بری حتی مسافرت باپدرومادرت آیااجازه ی من تازمانی که درخانه ی پدرم هستم ونامزدهستم باهمسرم است یاباپدرم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خدمت شما خانم دکتر.من خانمی 35 ساله هستم و متاهل و دارای فرزند..چهار ماه پیش از طریق مجازی با آقایی مجرد و کارمند آشنا شدم.علیرغم اینکه گفتم متاهل هستم و به زندگی خودم پایبندم ولی ایشون اصرار شدید بر آشنایی داشتند،نمیدونم چرا ولی بعد یه مدت پیگیری ایشون خام شدم و باهاشون ارتباط آشنایی برقرار کردم.البتع ایشون اهل استان دیگری هستن.ارتباط ما فقط در حد چت و تلفن بود.بعد تقریبا یه ماه از آشنایی ما نمیدونم چطور ولی یه ناشناس که ظاهرا از همکاران خودم بود پرینت پیام ها و حتی شماره تلفن این اقا رو برادرم که آشنایی با برادر همکارم داشتن فرستادن،و هنوز هم نمیدونم کدوم همکارم اینکارو کرد.زندگی بعد اون با رفتار برادرم برام جهنم شد..الان خوشحالم که این موضوع پیش اومد تا من متوجه اشتباه خودم بشم ولی بعدش عذاب وجدان شدیدی سراغم اومد که به همسرم که از گل پاکتر هستن خیانت کردن.تحت فشار روحی شدید یه شبی تقریبا تمام ماجرا رو برای همسرم تعریف کردم.خیلی عصبانی شدند و بعد چند روز بخاطر علاقه ای که به من داشتن با گذاشتن شرایطی منطقی از این موضوع چشم پوشی کردند..الان موردی که باعث ایجاد مشکل شده برام پیگیری شدید اون اقا برای بدست آوردن منه.میگن تحت هیچ شرایطی نمیتونم ازتون بگذرم. شدیدا عاشقم شده، به خونواده اش هم گفته،گفته میخوان بیان با خونواده من حرف بزنع ،.گفت هر شرایطی برای ازدواج و موندنم بزارم قبول میکنن یجورایی احساس میکنم مسخ شده..خیلی باباشون حرف زدم که کار ما اشتباه بوده و راه و من متوجه این است باهم شدم.و شما هم قبول کن.ولی تحت هیچ شرایطی قانع نمیشن. حرفهایی میزنن که فقط تو فیلمها و کتابها دیده و خونده میشه.چشمشونو بستن به روی حقیقت.میگن حاضرن تمام زندگیشونو از دست بدن و هرکاری کنن تا من کنارش باشم..من تا امروز نتونستم قانعشون کنم.از شما کمک میخوام ..چکار کنم ایشون هم متوجه بشن این مسیر اشتباه هستش و برن سراغ زندگیشون؟؟؟؟؟خواهش میکنم کمکم کنید...و اینکه حرفهای من صرفا نزد خودتون حفظ بشه. ودر انظار نزارید ،میترسم توسط اآشنایی خونواده بشه.منتظر کمک و راهنمایی شما هستم.سپاسگزارم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:درمورد مشکلات زناشویی و یا حتی طلاق به کمک نیاز دارم.همسرم رو راضی کردم که بریم پیش روانشناس.میتونین راهنماییم کنین

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر.خسته نباشید. من پنج ماه هست که عقدکردم شوهرم میگه که بدون اجازه من جایی نمی تونی بری حتی مسافرت باپدرومادرت آیااجازه ی من تازمانی که درخانه ی پدرم هستم ونامزدهستم باهمسرم است یاباپدرم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام.خسته نباشید.من وختر20ساله ای هسم حدود یکسالونیم پیش شرایط خانوادگی برام پیش اومدکه خیلی ناراحت شدم وغصه خوردم بعدازون کم کم رابطم با شخصی که تصمیم به ازدواج بااون دارم سردشد ازاون بدون دلیل خوشم نمیومد وحس میکردم دیگه اونونمیخوام بارها رابطم بااون رو قطع کردم ولی دیدم ک نمیتونم و اگرنباشه من نمیتونم که تحمل کنم الان خیلی بهترم ولی وقتی که یک مشکلی پیش میاد برام وتحت ناراحتی واسترس قرارمیگیرم دوباره اون حس بدمیاد ولی دیگه خیلییی کمترشده وسعی میکنم تو رفتارم جلوه نکنه و همچین زمانهایی که برای دو سه ماه دورم این افکارم بد به ذهنم میاد.لطفا راهنماییم کنید خیلی عاجزشدم من رابطمو دوس دارم نمیخوام ازدست بدم.ایا این که علایم کمترشده یعنی روبه بهبودیم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من 32سالمه مدت خیلی طولانی است که خودارضایی میکنم خیلی سعی کردم که ترک کنم ولی نمیشه خواهش میکنم کمکم کنین

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر.خسته نباشید.من و همسرم ۱۱ سال هست که ازدواج کردیم کلی بخوام بگم همسرم چند بار تو این دوران خیانت کرده وتو اون زمان رفتارش کلا عوض میشه و تحقیر امیز میشه ایراد میگیره تا اینکه من بعد ماها متوجه میشم پای کسی درمیونه.و درنهایت هم کارش رو تقصیر من می اندازه و میگه تو مشکل داری من میرم دنبال بقیه. زمانی که باردار بودم خیلی اینکارش روم تاثیر گذاشت و همچنین چند مدت پیش .ولی هر دفعه بخاطر دخترم متعهد موندم البته الان دخترم ۶ سالشه و تصمیم گرفتیم جدا شیم ولی باز بخاطر اینکه گفت نمیتونم از دخترم جدا زندگی کنم باز تصمیم به ادامه و شروع جدید بگیریم ولی فکرم اذیت هست همش ذهنم اذیت میکنه اعتماد قلبی ندارم چیکار کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام پیرامون مشکلات خانوادگی نظیر حل اختلافات بین عروس و خانواده شوهر راهکاری دارید؟ تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام پیرامون مشکلات خانوادگی نظیر حل اختلافات بین عروس و خانواده شوهر راهکاری دارید؟ تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام,یه پسر ۱۶ ساله دارم,,بااو خیلی مشکل داریم,بی توجه به حرف ما,ودرگیر کارای مورد علاقه اش,,حرف گوش نکردن,,مشکل باخواهر کوچکترش,چه باید بکنم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام,یه پسر ۱۶ ساله دارم,,بااو خیلی مشکل داریم,بی توجه به حرف ما,ودرگیر کارای مورد علاقه اش,,حرف گوش نکردن,,مشکل باخواهر کوچکترش,چه باید بکنم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من مدام استرس دارم و از اتفاقایی که شاید اینده برام بیفته استرس دارم و مدام میترسم و در کارها هم هیجانی عمل میکنم و خواب راحت ندارم. 27 سالمه

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام باغرض از مزاحمت من نوجوان ۱۷ ساله هستم که به ناخواسته دچار خود ارضایی شده ام ، و نزدیک ۲سال است که به این کار دامن زدم تورا خدا کمکم کنید تا این کارا ترک‌کنم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام باغرض از مزاحمت من نوجوان ۱۷ ساله هستم که به ناخواسته دچار خود ارضایی شده ام ، و نزدیک ۲سال است که به این کار دامن زدم تورا خدا کمکم کنید تا این کارا ترک‌کنم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من 16سال دارم متاسفانه دو سال پیش متاسفانه با دختردایی خود رابطه جنسی مراقبت نشده داشتم . بعد که به فکر سلامتیم افتادم البته در آن لحضه هوش از سرم پریده بود خدا ببخشد. تقریبا اواسط زمستان دو سال پیش.بعد که به فکر سلامتیم افتادم اواسط تابستان سال بعدش به دمتر مراجعه کردم اما نگفتم این بحث را یه سری علایم دادم که دکتر برایم یک آزمایش خون و مدفوع و ادرار نوشت تقریبا چکاب کامل .بعد که جواب آزمایش امد دکتر گفت فقط ویتامین دی شما پایین است. اما من هنوز شک دارم چندین بار فکر خودکشی کرده ام خیلی میترسم که بیماری گریبانگیرم شده باشد.شما بگید آیا باز هم آزمایش خون دهم یا همین جوری با ترس و استرس بمیرم

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من 16سال دارم متاسفانه دو سال پیش متاسفانه با دختردایی خود رابطه جنسی مراقبت نشده داشتم . بعد که به فکر سلامتیم افتادم البته در آن لحضه هوش از سرم پریده بود خدا ببخشد. تقریبا اواسط زمستان دو سال پیش.بعد که به فکر سلامتیم افتادم اواسط تابستان سال بعدش به دمتر مراجعه کردم اما نگفتم این بحث را یه سری علایم دادم که دکتر برایم یک آزمایش خون و مدفوع و ادرار نوشت تقریبا چکاب کامل .بعد که جواب آزمایش امد دکتر گفت فقط ویتامین دی شما پایین است. اما من هنوز شک دارم چندین بار فکر خودکشی کرده ام خیلی میترسم که بیماری گریبانگیرم شده باشد.شما بگید آیا باز هم آزمایش خون دهم یا همین جوری با ترس و استرس بمیرم

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من یه مدتیه دچار وسواس فکری شدم حتی میترسم با یه روانشناس صحبت کنم نمیدونم چیکار کنم از طرفی احساس میکنم دارم دیوانه میشم خواهش میکنم کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر. من همسرم بد دهنه.زود عصبانی میشه و به اوج میرسه و از حد خارج میشه و تا خودشو خالی نکنه آروم نمیشه و موقع عصبانیت واسش هیچی مهم نبست انگار زندگیش تموم شده و فردایی نیست و نباید تو چش هم نگاه کنیم. یک روز و هرروز زندگی میکنه انگا.ر تجربه ای کسب نمیکنه من میخام ازش جدا شم ولی خاستم واسه آخرین بار تلاشمو بکنم آیا شما میتونین کمکمون کنین؟البته خودم هم نیاز به مشاوره دارو ولی در حال حاضر بی حد بودن همسرم واقعا غیر قابل تحمله. اصلا نمیتونم برای آینده بهش تکیه کنم چون یه آن همه چیو بهم میزنه. البته سه بار مشاورت رفتیم بی نتیجه بود

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر. من همسرم بد دهنه.زود عصبانی میشه و به اوج میرسه و از حد خارج میشه و تا خودشو خالی نکنه آروم نمیشه و موقع عصبانیت واسش هیچی مهم نبست انگار زندگیش تموم شده و فردایی نیست و نباید تو چش هم نگاه کنیم. یک روز و هرروز زندگی میکنه انگا.ر تجربه ای کسب نمیکنه من میخام ازش جدا شم ولی خاستم واسه آخرین بار تلاشمو بکنم آیا شما میتونین کمکمون کنین؟البته خودم هم نیاز به مشاوره دارو ولی در حال حاضر بی حد بودن همسرم واقعا غیر قابل تحمله. اصلا نمیتونم برای آینده بهش تکیه کنم چون یه آن همه چیو بهم میزنه

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام وقتتون بخیر من و خانمم ۳ ساله ازدواج کردیم ولی هنوز منتظر ی رابطه جنسی خوب هستم.خیلی به نوازش قبل رابطه اهمیت میدم ولی ایشون انگار سرد و خشک هستند و انگار از رو وظیفه این کار و انجام میده و مشکل دومم دهن بین بودن و پر توقع بودنشونه تا الان صبر کردم بهتد شه ولی نشد و الان به این نتیجه رسیدم که کاش قبل ازدواج بیشتر فکر و تحقیق کرده بودم برای انتخابم.شما میتونین کمکم کنید هم توو زمینه رابطه زناشویی هم رفتار؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من چهار ساله با یه پسری دوست شدم که هفت سال از من کوچیکتره و ترنس f to m است دوسال اول خیلی خوب بودیم باهم خیلییی بهم ابراز علاقه میکرد جوری که واقعا حالم خوب بود ولی یهو یکی اومد تو زندگیش و اون بمن خیانت کرد به مدت دوماه از زندگیش رفتم.خودش که میگه چیز خاصی نبوده بینشون .راستشو بخاین نمیدونم باور میکنین یا نه ولی طرف با دعا کردن جلو اومده بود.جوری که من تو زندگیه خودم چیزایی میدیدم یا حس میکردم حتی تو خوابام.خیلی اذیت شدم سر این موضوع.با یه خانومی مشورت کردم اونم کسی رو معرفی کرد که دعارو باطل کرد .ولی هنوز بعضی شبا دچار همون مشکلات میشم البته فقط تو خواب. الان یک سال ازن قضیه میگذره دوستم برگشته بمن دقیقا بعد از باطل کردن دعا.ولی من همش بهش شک دارم بهش بی اعتمادم.گوشیشو چک میکنم و همش دنبال یه دروغی چیزی میگردم من واقعا این آدمو دوس دارم اونم همینو میگه ولی نمیتونم بهش اعتماد کنم.همش ترس از خیانت دوباره باعث میشه باهاش بد رفتار کنم تا جایی که اونم خسته کردم.دلم نمیخاد از دستش بدم.واقعا دنبال یه راهی ام که بتونم این اعتمادو دوباره برگردونم.خودمم میدونم که بی از حد شکاک شدم .البته تو رابطه های قبلی امم با همین خیانت مواجه شدم ولی خیلی راحت تمومشون کردم.ولی اینبار نمیتونم احساس میکنم خیلی ضعیف شدم.احساس میکنم اعتماد بنفسمو از دست دادم.همش حس میکنم داره بهم خیانت میکنه یا دروغ میگه بهم.اینکه بعضی وقتا حتی به دوس داشتنشم شک میکنم.خودش که قسم میخوره که هیچکیو مثل من دوس نداشته و نداره... و بجز همون یبار که دست خودش نبود هرگز بمن خیانت نمیکنه من نمیدونم چیکار کنم به کمکتون احتیاج دارم خانم دکتر اگه راهی هست جلوی پام بزارین لطفاااا

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. خسته نباشید مدتی است که همسرم بعد از یک تصادف دچار افسردگی شده به طوریکه حال و حوصله هیچ کاری را ندارد و خانه را ترک میکند وبه خانه مادرش میرود وگریه میکند نمیدونم چیکار کنم تورو خدا راهنمایی ام کنیید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام خانمی 37ساله هستم وهمسرم 11سال از من بزرگتر هستش 2تا پسر 16و18ساله دارم ،چند سال میشه که سایه زن دیگری و تو زندگیم احساس میکردم و حتی چند مورد اس مس اس ام دیدم تا امسال تصمیمم گرفتم از بلاتکلیفی در بیام روی گوشی همسرم شنود نصب کردم و متوجه شدم که ایشون با خانمهای 65ساله و سن بالا رابطه دارن ،حالا واقعا موندم باید چکار کنم با خانم روانشناسی از تهران مشورت گرفتم تلفنی ایشون شما رو معرفی کردن ،که باهمسرم بیام پیش شما و موضوع رو اونجا بهشون بگم ولی واقعا نمیدونم عکس العملشون چی میتونه باشه ،لطفا راهنمایی کنید در ضمن خودم لیسانس دارم وهمسرم سیکل ،البته بعد ازدواج ادامه تحصیل دادم.خیلی ممنون از راهنمایی تون????????????

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام وقتتون بخیر.مادرم 50 سالشه و دیابت داره دکترا گفتن باید بستری بشه ولی خودش قانع نمیشه و از بیمارستان فراریه.پاش زخمه و روز به روز داره بدتر میشه شما چه راهکاری رو پیشنهاد میکنید ممنون

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من یه جوان 30ساله هستم دوساله ساعت 1 شب به بعد یه نفر نیاد اذیتم میکنه میزنه رو پاهام یا تو کمرم و بیدارم میکنه یا میاد تو کمرم میخابه پتو از رو میکشه اوایل فکر میکردم خیالاتی شدم ولی یشب سرم تو گوشی بود و پتو کشیده بودم رو سرم دیدم یکی پتو رو از پایینش از رو صورتم کشید پاشودم همه جارو گشتم کسی نبود اینوارو دوبار تکرار کرد دفعه سوم پتو رو با دستم گرفتم یدفعه ای پتو رو کامل از روم کشید و برد توی یه اتاق دیکه هرچیزی که هست تا اذان صبح میکه میره منم مجبورم تا اذان صبح منتظر باشم تقریبا همه شب میاد خودشو نشون نمیده منم عادت کردم بهش.اهل هیچ چیزی هم نیستم که بخوام مصرف کنم نه اهل دود هستم نه مشروبات پیش متخصص اعصاب هم رفتم کفتن هیچ مشکلی نداری بدجور کلافم کرده کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من یه جوان 30ساله هستم دوساله ساعت 1 شب به بعد یه نفر نیاد اذیتم میکنه میزنه رو پاهام یا تو کمرم و بیدارم میکنه یا میاد تو کمرم میخابه پتو از رو میکشه اوایل فکر میکردم خیالاتی شدم ولی یشب سرم تو گوشی بود و پتو کشیده بودم رو سرم دیدم یکی پتو رو از پایینش از رو صورتم کشید پاشودم همه جارو گشتم کسی نبود اینوارو دوبار تکرار کرد دفعه سوم پتو رو با دستم گرفتم یدفعه ای پتو رو کامل از روم کشید و برد توی یه اتاق دیکه هرچیزی که هست تا اذان صبح میکه میره منم مجبورم تا اذان صبح منتظر باشم تقریبا همه شب میاد خودشو نشون نمیده منم عادت کردم بهش.اهل هیچ چیزی هم نیستم که بخوام مصرف کنم نه اهل دود هستم نه مشروبات پیش متخصص اعصاب هم رفتم کفتن هیچ مشکلی نداری بدجور کلافم کرده کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من یه جوان 30ساله هستم دوساله ساعت 1 شب به بعد یه نفر نیاد اذیتم میکنه میزنه رو پاهام یا تو کمرم و بیدارم میکنه یا میاد تو کمرم میخابه پتو از رو میکشه اوایل فکر میکردم خیالاتی شدم ولی یشب سرم تو گوشی بود و پتو کشیده بودم رو سرم دیدم یکی پتو رو از پایینش از رو صورتم کشید پاشودم همه جارو گشتم کسی نبود اینوارو دوبار تکرار کرد دفعه سوم پتو رو با دستم گرفتم یدفعه ای پتو رو کامل از روم کشید و برد توی یه اتاق دیکه هرچیزی که هست تا اذان صبح میکه میره منم مجبورم تا اذان صبح منتظر باشم تقریبا همه شب میاد خودشو نشون نمیده منم عادت کردم بهش.اهل هیچ چیزی هم نیستم که بخوام مصرف کنم نه اهل دود هستم نه مشروبات پیش متخصص اعصاب هم رفتم کفتن هیچ مشکلی نداری بدجور کلافم کرده کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام میدانم من خیلی سوال در این مورد پرسیدم ولی فکر میکنم مفهوم را نرساندم این موضوع خیلی عذاب میده من را نمی دانم از نظر شما من وسواس پیدا کردم.ایا وسواس کشتن کسی و قتل هم داریم لطفا برای آخرین بار جواب بدید این سوال را ???????????????????????????????????? من مبتلا به وسواس حق وناس هستم مثلا رفتم بیمارستان پیش پدر خانم بنده بهش مراقبت کنم و دکترها یا پرستار ها به من گفته بودند هیچی بهش ندیدیا نخوره پدر خانم بنده گفت یک لیوان آب هویج بده من گفتم نمیشه بااصرارخودش شک میکنم با اصرار خودش نبوده من از عمد دادم یا من این کار کردم یعنی آبمیوه انبه را به پدر خانم بنده داده بودم بره به دیگران تعریف کنه داماد خوبی دارم یعنی شیرین بازی در آوردم و از دستم نترسه من پیش آن بیشتر باشم.ضمنا پدر خانم بنده آب هویج می خواست من آب هویج ندادم من یک لیوان آب انبه شرکتی که طبیعی نبوده یعنی از این آب انبه که پاکت می ریزند مثل سنیچ یاترکیبات دیگری هم داشت مثل شکر و آب و مواد دیگر یا مواد افزودنی یا رنگهای افزودنی شک میکنم رنگهای افزودنی باشد یا اسید مجاز نباشد.شک میکنم اسید مجاز داشته باشه یا نداشته باشه دقیقا نمی دانم چه ترکیباتی بوده است دیگر لازم برم از سوپر مارکت بپرسم به پدر خانم بنده دادم یا خوراندم .بعد از چند دقیقه حالش بهم خورد بردنش یا انتقال دادند به اتاق تحت مراقبت ویژه جنرال قبل از این اتفاق من به دکتر که برای دیدنش آمده بود،گفتم آب انبه دادم دکتر گفت مشکلی نداره حالا به ذهنم آماده این دکتر که پیش آن آمده بوده .دکتر خودش نبوده و چرا با دکتر خودش نگفتم چرا به دکتر نگفتم پدر خانم بنده از خوردن چیزی منع کردنند. یا طومارمعده یا سرطان معده یا زخم معده دارد و تشخیص دادن گرفته است و اعلام کردن به ما که دارد ،بدلیل زخم معده حالش به هم خورده و بمیره یا سرطان مغز استخوان دارد .خودش آب هویچ می خواسته من بهش آب انبه دادم حالا فکر میکنم حالش بد شد به خاطر من است اگر بمیره من چه کار کنم فکر میکنم من کشتم یاسرطان مغز استخوان و طومار معده یا سرطان معده وزخم معده و خونریزی معده یا هپاتیت سی یا خونریزی یا بیماری های دیگر که در آینده بگیره و تشخیص دادن گرفته است و اعلام کردن به ما که دارد یا در بیمارستان بیماری دیگر بگیره خونش لخته می شوداز پاش لخته خون یا خونش لخته می شود به سمت قفسه سینه اش می ره اگر لخته خون برطرف نکنند خفه می شود یا قلبش مشکل پیداشده یا بیماری های دیگری دارد بازهم فکر میکنم بالیوان آب انبه که بنده دادم و آب هویج بهش ندادم این سرطانها و زخم معده یا از پاش لخته خون یا خونش لخته می شود به سمت قفسه سینه اش می ره یااگر لخته خون برطرف نکنند خفه می شود یا قلبش مشکل پیداشده یا بیماریهای دیگر وارد شده است یا حالش بهم خورده بردن به بخش مراقبت‌های ویژه جنرال حالا فکر میکنم من با دادن این آبمیوه این بیماریها را به وجود آوردم یا شک میکنم شاهد به دکتری که قبل از پدر خانم را ببرند به قسمت مراقبت ویژه جنرال آن را کنترل کنند شاهد آبمیوه دیگری گفته باشم یعنی شک می کنم که آب انبه نگفتم ابیموه دیگری به دکتر گفتم و دکتر هم میگه اشکالی نداره و فکر میکنم چرا به دکتر نگفتم یا زخم معده دارد یا بخاطر زخم معده که آب انبه را دادم حالش به هم خورده و خونریزی کرده و بمیره یا چرا نگفتم بنده خدا زخم معده داره باید بهش آبمیوه و آب انبه نمی دادم چون زخم معده دارد و چرا به دکتر نگفتم دکترهای قبلی پدر خانم بنده را از هم چیز منع کردن من خسته شدم خیلی این را پرسیدم الان فهمیدم به دکتر گفتم آب آناناس دادم ولی اب انبه بوده بهش دادم به دکتری که آمد قبل از بردن پدر خانم بنده به بخش مراقبتهای ویژه بهش گفتم بهش آبمیوه دادم و دکتر گفت اشکالی نداره خسته شدم لطفا راهنمایی بفرمائید . فکر میکنم این موضوع وسواس نیست حق وناس هست حالا فکر میکنم چرا زمان را نگفتی یا زمان دادن آبمیوه به پدر خانم را نگفتی به دکتر و تازه من نمی دانم چه زمانی دادم این هم به فکرم میاد فقط این را میدانم که آبمیوه را دادم حالش بهم خورد و نمی دانم یک دقیقه یا نیم ساعت یا یک ساعت یا فکر میکنم تاریخ و زمان را چرا به دکتر نگفتی آبمیوه را دادی به پدر خانمت و آن حالش بد شد و به مراقبت ویژه جنرال بردند و امروز یا دیشب دقیقا نمی دانم یا چندروز پیش هپاتیت تشخیص دادند لازم هست برم بپرسم ویا امروز ساعت دو نیم یا دو ونیم صبح تاریخ ۱۳۹۷/۸/۶ ایست قلبی کرد پدر خانم بنده بازهم فکر میکنم با خوردن آبمیوه این ایست قلبی به پدر خانم بنده به وجود آمده است.در تاریخ ۱۳۹۷/۸/۶به رحمت خدا رفت فکر میکنم من کشتم من خسته شدم کمکم کنید از نظر شما این موضوع وسواس است یا حق وناس است و ظمنا از دکتر روان پزشک سوال کردم گفت من دکتر هستم کسی با خوردن آب پرتقال و آب انبه یا آبمیوه دیگر کشته نمی شود و ظمنا بازهم شگ میکنم که خانم دکتر ینها را گفته یا نگفته ظمنا از قسمت احکام مرکزملی پاسخگویی دینی این سوال را پرسیدم گفت گناه کردی و عذاب وجدان زیاد شد من می ترسم کمکم کنید من کارم خیر بود.نیتم کشتن نبود می خواستم پدر خانم بنده از دستم نترسه دیگه زده شدم نمی دانم چه کار کنم دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمکم کنید ظمنا فشارش بالا و پایین میرفت نمی دانم کدام فشار خون است .درتاریخ ۱۳۹۷/۱۲/۱۰ باجناق بنده گفت که من رفتم پیش جنازه پدر خانم شما از دهانش خون میامد حالا فکر میکنم من بهش آبمیوه دادم این خون از دهانش آمده است. لطفا راهنمایی بفرمائید مقلد آیت الله مکارم شیرازی

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام میدانم من خیلی سوال در این مورد پرسیدم ولی فکر میکنم مفهوم را نرساندم این موضوع خیلی عذاب میده من را نمی دانم از نظر شما من وسواس پیدا کردم.ایا وسواس کشتن کسی و قتل هم داریم لطفا برای آخرین بار جواب بدید این سوال را ???????????????????????????????????? من مبتلا به وسواس حق وناس هستم مثلا رفتم بیمارستان پیش پدر خانم بنده بهش مراقبت کنم و دکترها یا پرستار ها به من گفته بودند هیچی بهش ندیدیا نخوره پدر خانم بنده گفت یک لیوان آب هویج بده من گفتم نمیشه بااصرارخودش شک میکنم با اصرار خودش نبوده من از عمد دادم یا من این کار کردم یعنی آبمیوه انبه را به پدر خانم بنده داده بودم بره به دیگران تعریف کنه داماد خوبی دارم یعنی شیرین بازی در آوردم و از دستم نترسه من پیش آن بیشتر باشم.ضمنا پدر خانم بنده آب هویج می خواست من آب هویج ندادم من یک لیوان آب انبه شرکتی که طبیعی نبوده یعنی از این آب انبه که پاکت می ریزند مثل سنیچ یاترکیبات دیگری هم داشت مثل شکر و آب و مواد دیگر یا مواد افزودنی یا رنگهای افزودنی شک میکنم رنگهای افزودنی باشد یا اسید مجاز نباشد.شک میکنم اسید مجاز داشته باشه یا نداشته باشه دقیقا نمی دانم چه ترکیباتی بوده است دیگر لازم برم از سوپر مارکت بپرسم به پدر خانم بنده دادم یا خوراندم .بعد از چند دقیقه حالش بهم خورد بردنش یا انتقال دادند به اتاق تحت مراقبت ویژه جنرال قبل از این اتفاق من به دکتر که برای دیدنش آمده بود،گفتم آب انبه دادم دکتر گفت مشکلی نداره حالا به ذهنم آماده این دکتر که پیش آن آمده بوده .دکتر خودش نبوده و چرا با دکتر خودش نگفتم چرا به دکتر نگفتم پدر خانم بنده از خوردن چیزی منع کردنند. یا طومارمعده یا سرطان معده یا زخم معده دارد و تشخیص دادن گرفته است و اعلام کردن به ما که دارد ،بدلیل زخم معده حالش به هم خورده و بمیره یا سرطان مغز استخوان دارد .خودش آب هویچ می خواسته من بهش آب انبه دادم حالا فکر میکنم حالش بد شد به خاطر من است اگر بمیره من چه کار کنم فکر میکنم من کشتم یاسرطان مغز استخوان و طومار معده یا سرطان معده وزخم معده و خونریزی معده یا هپاتیت سی یا خونریزی یا بیماری های دیگر که در آینده بگیره و تشخیص دادن گرفته است و اعلام کردن به ما که دارد یا در بیمارستان بیماری دیگر بگیره خونش لخته می شوداز پاش لخته خون یا خونش لخته می شود به سمت قفسه سینه اش می ره اگر لخته خون برطرف نکنند خفه می شود یا قلبش مشکل پیداشده یا بیماری های دیگری دارد بازهم فکر میکنم بالیوان آب انبه که بنده دادم و آب هویج بهش ندادم این سرطانها و زخم معده یا از پاش لخته خون یا خونش لخته می شود به سمت قفسه سینه اش می ره یااگر لخته خون برطرف نکنند خفه می شود یا قلبش مشکل پیداشده یا بیماریهای دیگر وارد شده است یا حالش بهم خورده بردن به بخش مراقبت‌های ویژه جنرال حالا فکر میکنم من با دادن این آبمیوه این بیماریها را به وجود آوردم یا شک میکنم شاهد به دکتری که قبل از پدر خانم را ببرند به قسمت مراقبت ویژه جنرال آن را کنترل کنند شاهد آبمیوه دیگری گفته باشم یعنی شک می کنم که آب انبه نگفتم ابیموه دیگری به دکتر گفتم و دکتر هم میگه اشکالی نداره و فکر میکنم چرا به دکتر نگفتم یا زخم معده دارد یا بخاطر زخم معده که آب انبه را دادم حالش به هم خورده و خونریزی کرده و بمیره یا چرا نگفتم بنده خدا زخم معده داره باید بهش آبمیوه و آب انبه نمی دادم چون زخم معده دارد و چرا به دکتر نگفتم دکترهای قبلی پدر خانم بنده را از هم چیز منع کردن من خسته شدم خیلی این را پرسیدم الان فهمیدم به دکتر گفتم آب آناناس دادم ولی اب انبه بوده بهش دادم به دکتری که آمد قبل از بردن پدر خانم بنده به بخش مراقبتهای ویژه بهش گفتم بهش آبمیوه دادم و دکتر گفت اشکالی نداره خسته شدم لطفا راهنمایی بفرمائید . فکر میکنم این موضوع وسواس نیست حق وناس هست حالا فکر میکنم چرا زمان را نگفتی یا زمان دادن آبمیوه به پدر خانم را نگفتی به دکتر و تازه من نمی دانم چه زمانی دادم این هم به فکرم میاد فقط این را میدانم که آبمیوه را دادم حالش بهم خورد و نمی دانم یک دقیقه یا نیم ساعت یا یک ساعت یا فکر میکنم تاریخ و زمان را چرا به دکتر نگفتی آبمیوه را دادی به پدر خانمت و آن حالش بد شد و به مراقبت ویژه جنرال بردند و امروز یا دیشب دقیقا نمی دانم یا چندروز پیش هپاتیت تشخیص دادند لازم هست برم بپرسم ویا امروز ساعت دو نیم یا دو ونیم صبح تاریخ ۱۳۹۷/۸/۶ ایست قلبی کرد پدر خانم بنده بازهم فکر میکنم با خوردن آبمیوه این ایست قلبی به پدر خانم بنده به وجود آمده است.در تاریخ ۱۳۹۷/۸/۶به رحمت خدا رفت فکر میکنم من کشتم من خسته شدم کمکم کنید از نظر شما این موضوع وسواس است یا حق وناس است و ظمنا از دکتر روان پزشک سوال کردم گفت من دکتر هستم کسی با خوردن آب پرتقال و آب انبه یا آبمیوه دیگر کشته نمی شود و ظمنا بازهم شگ میکنم که خانم دکتر ینها را گفته یا نگفته ظمنا از قسمت احکام مرکزملی پاسخگویی دینی این سوال را پرسیدم گفت گناه کردی و عذاب وجدان زیاد شد من می ترسم کمکم کنید من کارم خیر بود.نیتم کشتن نبود می خواستم پدر خانم بنده از دستم نترسه دیگه زده شدم نمی دانم چه کار کنم دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمکم کنید ظمنا فشارش بالا و پایین میرفت نمی دانم کدام فشار خون است .درتاریخ ۱۳۹۷/۱۲/۱۰ باجناق بنده گفت که من رفتم پیش جنازه پدر خانم شما از دهانش خون میامد حالا فکر میکنم من بهش آبمیوه دادم این خون از دهانش آمده است. لطفا راهنمایی بفرمائید مقلد آیت الله مکارم شیرازی

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر ۲۶ سالمه الان ۳ سال نامزد دارم از روز اولی ک عقد کردیم قول عروسی رو بعد ۲ سال دادم الان ۳ سال شده ازبس ک مشکلات داشتیم خانمم همش اسم طلاق و جدایی رو میاورد اونم ازم میپرسید چرا عروسی نمیگیری من در جواب میگفتم تو با این حرفات منو تو گمراهی گذاشتی یعنی سردرگمم طوری شده ب روی هم در اومدیم هر اتفاقی می افته ب همدیگه و خانواده همو بی احترامی میکنیم و هزار یک حرف دیگه خانم دکتر نمیدونم چیکار کنم سردرگمم اونم میگه بیا جدا شیم ترو خدا راهنماییم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام با یه شوهر دروغگو چطور باید زندگی کرد.دروغهایی که زندگی خراب کن هست .وبرای طرف مقابل جز بی اعتمادی ودلسردی نسبت به شوهرش هیچی نداره

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام‌خانم دکتر لطفا راهنماییم کنین با یه شوهر دروغگو چطور باید زندگی کرد.دروغهایی که زندگی خراب کن هست .وبرای طرف مقابل جز بی اعتمادی ودلسردی نسبت به شوهرش هیچی نداره

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام و سپاس خانمی چهل ساله هستم در برقراری ارتباط با مادرم مشکل دارم روابطمان در ظاهر خیلی گرم است و به دلیل نزدیکی محل سکونت همیشه در رفت و امدیم. ایشان خانمی است شصت ساله که در در زندگی مرارت زیاد کشیده و من از شنیدن تلخیها و حوادث که برایش پیش امده از دوران نوجوانی دچار فوران احساس نفرت نسبت به مسببین این اتفاقات میشدم. طوری که قلبم از رنج سوراخ میشد. و من دچار مسئولیت بیش از حد ایثار و اطاعت شده بودم. و اعتماد به نفس و عزت نفسم پایین بود. 1. حالا در این سن میبینم مادرم خطاهای شناختی زیادی داشته و دارد. فاجعه سازی میکند. وابسته است کمالگرا و ایرادگیر است. بسیار مهرطلب و در عین حال کنترلگر است و القای حس گناه به اطرافیان میکند. اغلب ناراضی است. 2. در اغلب موارد چیزی را میگوید که واقعا خلاف ان فکر یا احساس میکند. یعنی دروغ میگوید تا اوضاع را به میل خودش کنترل کند. و این مورد آخر از همه بیشتر برای من در ارتباط مشکل ایجاد میکند. چون نمیتوانم به حرفهایش اعتماد کنم. 3. انتظار توجه و حضور مداوم از ما دارد. با اینکه شخصی است که دیگران دوستش دارند و به دیگران خیلی محبت و احترام میکند اما دوست ندارد رفت و امد کند و خانه نشین است و میخواهد ما مدام با ایشان رفت و آمد کنیم که اگر کنترل نکنم به پنج روز در هفته میرسد.. 4. من و خواهر و برادرم جرات نمیکنیم به او از گل نازکتر بگوییم و نسبت به کوچکترین انتقاد یا رنجشی که بروز دهیم ایشان عزا میگیرد و چند روز قهر میکند. اگر معذرت خواهی کنیم وارد بازی ستمگر و قربانی میشود و اگر قاطعیت به خرج دهیم و کوتاه نیاییم به طرز غلوآمیزی ابراز عشق میکند. عشقی که من نسبت به ان باورم را از دست داده ام. مشکل اصلی ایشان چیست؟ در ارتباط با ایشان چه رویکردهایی اتخاذ کنم؟ میبخشید اگر زیاده گفتم. متشکرم

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام دکتر حسنعلی، وقت بخیر، شرح زندگی: من توی خانواده ای بزرگ شدم که پدر و مادرم خیلی بهم گیر دادن و در کارهای من خیلی دخالت کردن و گاهی اوقات هم وارد حریم خصوصی من شده اند و در خانواده ای بزرگ شدم که رابطه پدر و مادر بی مهری نسبت به هم و بدتر از همه جدال و درگیری بوده، و در حال حاضر 28 سالمه و مجرد هستم، و چند ساله نسبت به پدرم بدبین و متنفر شده ام و ازش بدم میاد به شدتی که نمیخوام سر به تنش باشه، خواهشا راهنماییم کنید من قبلا اخلاقم خیلی بهتر بوده و رفته رفته بد شده، در حال حاظر باید چیکار کنم که این مشکل از بین بره، انقدر از پدرم متنفر شدم که حتی صدای مارچ و مورچ غذا خوردنش برام غیر قابل تحمل شده و حتی دوست ندارم یک کلمه هم صحبت کنه، شدت نفرتم رو تمیتونم بیان کنم، چکار کنم که این نفرت کمرنگ و با گذشت زمان از بین بره، در حال حاضر سر سفره ای که پدرم حضور داشته باشه نمیشینم و وقتی غذا میخوره ترجیح میدم فورا خونه رو ترک کنم یا گوشامو بگیرم که صدای غذا خوردنش رو هم نشنوم، چند سالی هست که افسرده و گوشه گیر شدم، بقیه ی داستان بممونه برای بعد، تشکر ...

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام.چند ماه افسرده شدم از زندگی ناامید شدم.از وقتی قرص ترامادور مصرف کردم اینجوری شدم.دوسال میشه

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر.خسته نباشید. من پنج ماه هست که عقدکردم شوهرم میگه که بدون اجازه من جایی نمی تونی بری حتی مسافرت باپدرومادرت آیااجازه ی من تازمانی که درخانه ی پدرم هستم ونامزدهستم باهمسرم است یاباپدرم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر.خسته نباشید. من پنج ماه هست که عقدکردم شوهرم میگه که بدون اجازه من جایی نمی تونی بری حتی مسافرت باپدرومادرت آیااجازه ی من تازمانی که درخانه ی پدرم هستم ونامزدهستم باهمسرم است یاباپدرم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. برای رهایی از فلج خواب باید چکار کرد؟ 10 ساله که تو خیلی از شب و روزا خواب راحت رو از من گرفته. بعضی وقتا همون اوایل خواب پیش میاد برام تو چند ساعت خواب بارها تکرار میشه و بعدش که از خواب پا میشم سر درد میگیرم. ممنون میشم اگر راهنماییم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خسته نباشید . یه سوالی داشتم . من تو خونم وقتی که به شوهرم در مورد مسیله ای اعتراض می کنم با واکنش شدید همسرم مواجه میشم . طوری که صداش میبره بالا و دعوا می کنه . می شه من راهنمایی کنید که چیکار کنم ؟

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام خدمت خانم دکتر بنده 32 سالمه است و از دوره نوجوانی حدود 15 سالگی به بعد نظرم به جوراب نازک زنانه و دستکش نازک جلب میشد به طوری که چشم از جوراب زنانه بر نمی داشتم تو این چند سال به طبع آن خود ارضایی و ارتباط با زنان نه خلاف شرع داشتم و در محیط کارم چون خانم هم حضور دارند نگاه می کنم و در مورد جوراب خانم ها نظر می دهم چطور می تونم از این کار دست بکشم وبه عنوان یک لباس عادی نگاه کنم و در ضمن بگویم حس خوبی دارم وقتی م یبینم یک خانمی جوراب نازک با کفش پاشنه بلند به پا کرده است. لطفا راهنمایی فرمایید که چطور می تونم مهم برای من جلوه نکنه

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام دکتر .علائم بی اشتهایی، دوری از مردم و فعالیت های معمول، داشتن انرژی کم، • احساس گناه، فراموشکاری، شک، عصبانییت، ناراحتی،پوچی یا بی حسی • فریادوپرخاشگری با خانواده و دوستان• ناتوانی در انجام کارهای روزانه • داشتن افکار و خاطرات مداوم که نمی توانید از سر خود بیرون کنید وعدم تمرکز گرانی و یا اضطراب درضمن پشت کنکوری هستم وسال قبل به همین علت رد شدم والان علائم بیشتر وشدید تر شده وقابل کنترل نیستن .خواهش میکنم کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر من خیلی به فکر مرگ هستم همش حس میکنم وقت کمی دارم برای زندگی همش حس میکنم اتفاق بد میخواد بیافته برای عزیزانم همش فکر های بد دیگه خسته شدم باخودم زیاد حرف میزنم حتی بعضی وقتا حس میکنم مردم و برای خودم کلی گریه میکنه شما بگید من چیکار کنم.

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام پسرم عاشق فحش دادنه و خیلی زود عصبانی میشه بازی با بچه را خیلی دوست داره و من مرتب اونو به خانه بازی میبرم ولی هر جا میره اینقدر بلند و زیاد حرف میزنه که سر همه رو درد میاره

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام و خسته نباشید. پسر 28 ماهه ای دارم ک با بچه های کوچکتر از خودش و بخصوص با دخترخواهرم ک فقط دوهفته ازاو کوچکتر است اصلا سازگاری ندارد.و هروقت او را می بیند داد میزند و گریه میکند ک دخترخاله اش سمت او نیاید.حتی وقتی دخترخاله اش حرف میزند هم پسر من جیغ میزند و گریه میکند.با بچه های کوچکترازخودش این مشکل را دارد و نسبت به دخترخاله اش بسیار حساسه.وقتی ب محیط جدیدی میرویم حتی خونه پدربزرگهایش ک برایش جدید هم نیست در ابتدای ورودش روی زمین میخوابد و هیچکس نباید دراین مدت سمتش برود تا خودش کم کم بلند شود.بیرون از خونه خیلی منو اذیت میکنه و بشدت ب خودم وابسته شده.چیکار باید بکنم تا حساسیتش نسبت ب دخترخاله ش و بچه های کوچکتر و محیطهای جدید از بین برود؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:دختری ۲۸ساله هستم، سه سال پیش در رشته‌ی کتابداری فارغ‌التحصیل شدم؛ خیلی دنبال کارگشتم اما فایده ای نداشت؛ انگیزه ای هم برای ادامه‌ی تحصیل ندارم. با گذشت سه سال احساس پوچی و بی هدفی می‌کنم. اصلاً انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم؛ فشار ذهنی، افسردگی، غم و ناامیدی آزارم می دهد. به دنبال راه نجاتی هستم که از این فشارروحی و زندگی یکنواخت خارج شوم. کمکم کنید.

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر.من یک بار ازدواج کردم. از ازدواج اولم یک دختر دارم که با پدرش زندگی می کند و پدرش هم نمی گذارد من او را ببینم . بعد از سه سال با پسری آشنا شدم و با هم فرار کردیم. مدت نه ماه است که با هم ازدواج کردیم. اوایل فردی خوب و منطقی به نظر می‌رسید اما بعد ازمدتی متوجه شدم اعتیاد دارد، به او کمک کردم تا ترک کند ولی مجدداٌ به سراغ مواد مخدر رفت. الان همسرم به علت دزدی مدت هفت ماه است که زندانی شده و مشخص شده است که یازده نفر شاکی خصوصی دارد. خانواده ی همسرم از من خواسته اند که ازهمسرم جدا بشوم. تصمیم‌گیری درباره‌ی ادامه‌ی زندگی برای من خیلی سخت شده دقیقاً نمی‌دانم باید چه کاری انجام بدهم ، ممنونم اگر راهنمایی‌ام کنید .

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر آیا شما در مورد سردمزاجی جنسی خانم ها مشاوره میدهید؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باسلام من دختری هستم که دچار افسردگی شدید هستن حدودا ده سالی هست کل اعضای خانوادم همین طور هروز شرایط روحی بدتر میشه حس میکنم دیگه ذره ای انگیزه برای زندگی کردن ندارم یه مقدار راهنمایی کنید یه سری سوالات شخصی هم دارم آیا این سوالات مطرح بشه قابل رویت تمام کاربران است؟؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باسلام من دختری هستم که دچار افسردگی شدید هستن حدودا ده سالی هست کل اعضای خانوادم همین طور هروز شرایط روحی بدتر میشه حس میکنم دیگه ذره ای انگیزه برای زندگی کردن ندارم یه مقدار راهنمایی کنید یه سری سوالات شخصی هم دارم آیا این سوالات مطرح بشه قابل رویت تمام کاربران است؟؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر آیا شما در مورد سردمزاجی جنسی خانم ها مشاوره میدهید؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام وقت بخیر من یه پسر 29 ساله سه سال پیش عقد کردم از ماه پیش با نامزدم مشکل ارم حرف اخرش اینه که دوست ندارم نمیخوام باهات عروسی کنم ؟ اولش خیلی خوب بود تا اینکه از طریق دوستاش تو تلگرام به گروهای مختلط رفت با یه پسره اشنا شد از لحاظ شرایط تحصیلی و خانوادگی ظاهری از من خیلی پایین تر بعد اون ماجرا وقتی فهمیدم موضوع رو با خواهرش در میون گداشتم ظاهرا با اون بهم خورده ولی بعد از اون میگه تو نه دوسنت ندارم به دلیل شرایط خانوادگی فکرجدای خیلی ضدمات جبران ناپذیری به من وخودش وارد میکنه اصل شرایط رو درک نمیکنه دوست داره به قول خودش ازاد باشه اما بعد طلاق مطمعنا خیلی چیزا ها از دست میده حتی دانشگاه رفتن یکی از دوستان به من پیشنهاد مشاور خانواده رو داد تا باهاش صحبت بشه خواستم بدونم اگه واقعا میتونید کمکی کنید مزاحم بشیم بچه آمل هستم خواهشا اگه امکان دارره تو بخش سوال جواب نیاد این

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:تپش قلب دارم و نوسان فشار ولی قلبم سالمه، آنقدر حالم بد میشه که فکر میکنم الان میمیرم تمام رنگم سیاه میشه با اون که فشارم بالا میره لرز میکنم واقعا عجییه حالت اعصاب و استرسه نمیخام قرص بخورم میشه بدون قرص این حالتهام و بقیه حالتهام خوب شه

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:من پسری دارم 18 ساله بی نهایت به موبایل وابسته حتی با وجود اینکه درسش خیلی خوب بود امسال. اصلا درس نخوند همش توخونه هست وخیلی هم چاق واقعا نمیدونم باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنید

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام خدمت خانم دکتر.امروز به مطبتون اومدم ولی متاسفانه به دلیل هزینه بالای مشاوره شما بنده منصرف شدم.پس اینجا مشخص میشه حتی آدمهای پولدار فقط در صورت مریض شدن درمان میشن و قشر زیر خط فقر باید با درد و مریضیشان بسوزنو و بسازن.مرسی از لطفتان.

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. هر وقت موضوعی پیش میاد که با شوهرم حرف میزنیم فقط میخواد سریع تموم شه الکی میگه چشم باشه ولی بعدا میبینم کار خودش رو کرده .همیشه فراموشکاره .قول میده به من ولی اگه کاری پیش بیاد من تو اولویت نیستم.بهم قول داده بود کاری رو نکنه و همیشه وانمود میکرد اون کار رو نمیکنه ولی تازگی دستش برام رو شده. یکم الکی عذرخواست حالا دلش میخواد من درجا بیخیال شم میگه مگه چیکار کردم .در صورتی که هنوز یه روز نشده و اصلا براش مهم نیست زیر قولش زده و چقدر بهم دروغ میگفته .من نه بهش گیر میدم نه دستور نه کار اشتباهی میکنم به خدا دیگه نمیتونم بهش اعتماد کنم .خیلی سست شدم حس میکنم همه قول هایی که بهم داده بود دروغه.چیکار کنم باهاش چجوری بهش بفهمونم کارش زشته .خیلی بیخیاله الان میگه بیا بریم تفریح

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام خدمت دکتر عزیز. بنده چندین بیماری گرفتم کشیدگی ربات بود ولی روز اول فکر کردم بیماری روده یا هگحاد تره بعدش بیماری گوارشی و الانم سینوس. کاری با بیماریها ندارم مشکل من اینه من بگهر بیناری که بگیرم به صورت بدی بهش فکر میکنم و جز حادترین حالتش رو در نظر میگیریم. احساس میکنم وسواس فکری دارم الان زیر فکم دستم تصادفی خود درد حس کردم نمیدونم غزز بزاقی چیه شبیه تیلس بعد مغزم به صورت ناخداگاه بهش فکر میکنه و ازش بیرون نمیاد.منو وادار به چک کردن میکنه. نقل قول کنم که شخصی استرسی هستم که سندروم روده تحریک پذیرم دارم و از کولوفک ریتارد استفاده میکنم به تازگی، دقیقا با همین فکر به غدد بزاقی سرما از گوشم خوردم و زمان نفس کشیدن درد حس میشه یا یاداور میشه و مغزم ول نمیکنه. نیاز دارم که راهنمایی خوبی بهم بشه چون یه جمله خوب که پاسخگو باشه باعث میشه مغزم بی خیال بشه. تشکر فراوان

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من تزدیک ۹ماهه عروسی کردم لیسانس مامایی دارم ولی سرکار نرفتم شوهرم اسرار داره برم سرکار وضع مالیمونم خوبه فقط مشکل اینجاس شوهرم دوهفته جزیره خارکه کارش اونجاس دوهفته خونه منم این دوهفته که نیس چون میترسم میام خونه پدرم خونه خودم شیرازه خونه پدرم بندرعباس نمیدونم چیکار کنم این دوهفته رفتن و اومدن باعث شده نه بتونم برم سر کار نه کلاس آموزشی نه سرگرمی برا خودم جور کنم گرفتار شدم نمیدونم چیکار کنم ولا شوهرم درکش پایینه کلا ادم احساسی و عاطفی نیس خیلی به پول اهمیت میده ولی خسیس نیست کلا دنبال پوله وخوب پول درمیاره به ماشینش خیلی حساسه یعنی باورتون نمیشه دوهفته که میاد خونه فقط تو تعممیرگاس وبه ماشینش میرسه از لحظه ای هم هم میره سرکار که ازهم جدا میشم کلا یه هدم دیگه میشه انگار نمیشناسمش نمیدونم چیکار کنم هیچ کلاسی نمیتونم برم هیچ سرگرمی ندارم بخاطر کارش همش من در رفت وامدم نمیتونم باردارم بشم بهم میگه همکارم خانمش دوهفته که شوهرش نیست تنها خونس توهم تنها باش برو سرکار میگم نمیتونم من تاحالا شیراز نبودم و کلا از تنهایی میترسم من بزرگ شده بندرعباسم بعد عروسیم رفتم شیراز و هیچ کس از فامیل شوهرم شیرلز نیست فقط شیراز و دوست داره رفتیم اونجا منم گرفتار کرده من از تنهایی میترسم شبا باید کسی پیشم باشه تنهایی نمیتونم یه دیقه تو خونه باشم البته شبا شما یهراهنماییم کنید ممنون میشم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام وقت بخیر..من25سالمه شوهرم سرهیچی وبخاطرزیاده خواهی ورشکست شده وهمچیوازدست داده خونه ماشین وکلی بدهی داریم من به شدت ناامیدشرم وهمیشه فکرای بدی نیادسراغم ودلم براپسر8سالم میسوزه که ایندش بایدچی بشه حتی بفکر خودکشی هم افتادم ولی بازمنصرف شدم هروقت فکروخیال میکنم گریه میکنم الانم اجاره نشینیم بایه کارساده شوهرم داره لطفابهم کمک کنید

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام وقت بخیر..من25سالمه شوهرم سرهیچی وبخاطرزیاده خواهی ورشکست شده وهمچیوازدست داده خونه ماشین وکلی بدهی داریم من به شدت ناامیدشرم وهمیشه فکرای بدی نیادسراغم ودلم براپسر8سالم میسوزه که ایندش بایدچی بشه حتی بفکر خودکشی هم افتادم ولی بازمنصرف شدم هروقت فکروخیال میکنم گریه میکنم الانم اجاره نشینیم بایه کارساده شوهرم داره لطفابهم کمک کنید

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من یه خانم ۲۵ ساله هستم خیلی از تاریکی وتنهایی میترسم شبا تو خواب گریه میکنم و خیلی کابوس میبینم اگر در طول روز یه مشکلی برام پیش بیاد دیگه همون شب تا صبح خواب میبینم بیشتر خوابهام هم یا تو جنگم دارم فرار میکنم یا یه مردی دنبالمه میخاد اذیتم کنه از مرغ و خروس خیلی میترسم در حدی که عکسش ببینم اون شب دیگه خواب ندارم لطفا راهنماییم کنید؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر لطفا کمکم کنيد خسته شدم ديگه نميتونم ادامه بدم گاهي وقتا ب خودکشي فکر ميکنم .....چون فکر ميکنم همه اينجوري راحت ميشن بامردن من ..همش سردرد اعصابه خوردي استرس....

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:پسری ۳۲ساله هستم به مدت یک سال با دختری که شش ماه بزرگتر از خودمه اشنا شدم بعد از شناخت هم دیگه خواستم اقدام کنم واسه ازدواج خانواده مخالف شدید کردن ففط بخاطر سنش که گفتن بزرگه،ولی واسه من مهم نیست ،همدیگه رو خیلی دوس داریم نمیتونم ازش جدا شم ،حالا بنظر شما اختلاف سنی خیلی مهمه و ایراد داره؟

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:آقای مجرد ۳۴ ساله‌ای هستم. بیش از حد روی ظاهرم حساسم. این موضوع تمام زندگی مرا تحت تاثیر خود قرار داده و نمی‌دانم باید چه کنم.

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:جوانی ۱۶ ساله هستم که برای رفع مشکلات درسی با دختر عمویم در تماس بودم و از اول به او به چشم یک خواهر نداشته نگاه کرده ام و ارتباطمان فقط درسی بود، به همین سبب خیلی ها در فامیل بهمون میگن ان شالله با هم ازدواج کنید و خیلی به هم می آیید. از این موضوع بشدت متنفرم و هیچ حسی به دختر عمه ام ندارم. لطفا کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر. شما برای از بین بردن استرس و رفع پانیک و ترس چه ورزشی توصیه می کنید ؟ممنون.

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش: باسلام خدمت خانم دکتر امین السادات دکتر من نزدیک ده ساله با بیماری استرس اضطراب دست وپنجه نرم میکنم و الان هم تحت درمانم وخدا را شکر نزدیک یک سال ونیمه دیگه استرس و اضطراب ندارم ولی تنها چیزی که مرا اذیت میکنه ترس از سفر کردن یعنی تنهایی نمیتونم جایی برم اگه برم حتما استرس و اضطراب شدید میگیرم لطفا راهنماییم کنید چکار باید بکنم تا ترس از سفر از ذهنم پاک بشه ، باتشکر

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش: باسلام خدمت خانم دکتر امین السادات دکتر من نزدیک ده ساله با بیماری استرس اضطراب دست وپنجه نرم میکنم و الان هم تحت درمانم وخدا را شکر نزدیک یک سال ونیمه دیگه استرس و اضطراب ندارم ولی تنها چیزی که مرا اذیت میکنه ترس از سفر کردن یعنی تنهایی نمیتونم جایی برم اگه برم حتما استرس و اضطراب شدید میگیرم لطفا راهنماییم کنید چکار باید بکنم تا ترس از سفر از ذهنم پاک بشه ، باتشکر

پاسخ این سوال توسط دکترامین السادات پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. برای رهایی از فلج خواب باید چکار کرد؟ 10 ساله که تو خیلی از شب و روزا خواب راحت رو از من گرفته. بعضی وقتا همون اوایل خواب پیش میاد برام تو چند ساعت خواب بارها تکرار میشه و بعدش که از خواب پا میشم سر درد میگیرم. ممنون میشم اگر راهنماییم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترشریفی اسدی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. هر وقت موضوعی پیش میاد که با شوهرم حرف میزنیم فقط میخواد سریع تموم شه الکی میگه چشم باشه ولی بعدا میبینم کار خودش رو کرده .همیشه فراموشکاره .قول میده به من ولی اگه کاری پیش بیاد من تو اولویت نیستم.بهم قول داده بود کاری رو نکنه و همیشه وانمود میکرد اون کار رو نمیکنه ولی تازگی دستش برام رو شده. یکم الکی عذرخواست حالا دلش میخواد من درجا بیخیال شم میگه مگه چیکار کردم .در صورتی که هنوز یه روز نشده و اصلا براش مهم نیست زیر قولش زده و چقدر بهم دروغ میگفته .من نه بهش گیر میدم نه دستور نه کار اشتباهی میکنم به خدا دیگه نمیتونم بهش اعتماد کنم .خیلی سست شدم حس میکنم همه قول هایی که بهم داده بود دروغه.چیکار کنم باهاش چجوری بهش بفهمونم کارش زشته .خیلی بیخیاله الان میگه بیا بریم تفریح

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام وخسته نباشید من مدت سه سال با پسری آشنا شدم. من حس میکنم که دچار مشکل بیش فعالیه چون مدام تصمیماتش در مورد زندگیش عوض میشه. ولی نمیتونم متقاعدش کنم که به پزشک مراجعه کنه. من چکاری میتونم انجام بدم با تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر عزیز بنده علی هستم 34 ساله متاهل حدود چند سال قبل دچار استرس و اضطاب شدم طوری که شب ها نمیخوابیدم و فکر های منفی کلافم کرده بود و احساس میکردم دارم میمیرم دکتر رفتم چند سالی قرص خوردم تا ازدواج کردم 4 سال پیش این قرص ها رو کنار گذاشتم مشکلی نداشتم الان مدتیه دوباره فکرهای منفی به سرم افتاده وقتی این فکر میاد نفسم میگیره چند بار باید نفس بکشم تا راحت بشم یا به اینده امیدوار نیستم همش فکر میکنم اتفاقی میفته یا تو اسانسور میترسم برم تو رانندگی این حالت به من دست میده فکر میکنم همه چیز مربوط به فکرم میشه واقیتش نمیخوام مثل قبل قرص استفاده کنم خانمم هم دوست نداره من قرص بخورم به نظر شما چکار کنم؟خواهش میکنم راهنماییم کنید.یه دفعه ضربان قلبم زیاد میشه جاهی مختلف مثلا دندون پزشکی میترسم برم بعضی وقتها فکر میکنم دارم از حال میرم کلا موندم چکار کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر عزیز بنده علی هستم 34 ساله متاهل حدود چند سال قبل دچار استرس و اضطاب شدم طوری که شب ها نمیخوابیدم و فکر های منفی کلافم کرده بود و احساس میکردم دارم میمیرم دکتر رفتم چند سالی قرص خوردم تا ازدواج کردم 4 سال پیش این قرص ها رو کنار گذاشتم مشکلی نداشتم الان مدتیه دوباره فکرهای منفی به سرم افتاده وقتی این فکر میاد نفسم میگیره چند بار باید نفس بکشم تا راحت بشم یا به اینده امیدوار نیستم همش فکر میکنم اتفاقی میفته یا تو اسانسور میترسم برم تو رانندگی این حالت به من دست میده فکر میکنم همه چیز مربوط به فکرم میشه واقیتش نمیخوام مثل قبل قرص استفاده کنم خانمم هم دوست نداره من قرص بخورم به نظر شما چکار کنم؟خواهش میکنم راهنماییم کنید.یه دفعه ضربان قلبم زیاد میشه جاهی مختلف مثلا دندون پزشکی میترسم برم بعضی وقتها فکر میکنم دارم از حال میرم کلا موندم چکار کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر عزیز بنده علی هستم 34 ساله متاهل حدود چند سال قبل دچار استرس و اضطاب شدم طوری که شب ها نمیخوابیدم و فکر های منفی کلافم کرده بود و احساس میکردم دارم میمیرم دکتر رفتم چند سالی قرص خوردم تا ازدواج کردم 4 سال پیش این قرص ها رو کنار گذاشتم مشکلی نداشتم الان مدتیه دوباره فکرهای منفی به سرم افتاده وقتی این فکر میاد نفسم میگیره چند بار باید نفس بکشم تا راحت بشم یا به اینده امیدوار نیستم همش فکر میکنم اتفاقی میفته یا تو اسانسور میترسم برم تو رانندگی این حالت به من دست میده فکر میکنم همه چیز مربوط به فکرم میشه واقیتش نمیخوام مثل قبل قرص استفاده کنم خانمم هم دوست نداره من قرص بخورم به نظر شما چکار کنم؟خواهش میکنم راهنماییم کنید.یه دفعه ضربان قلبم زیاد میشه جاهی مختلف مثلا دندون پزشکی میترسم برم بعضی وقتها فکر میکنم دارم از حال میرم کلا موندم چکار کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانوم دکتر خانومی هستم بیست و چهار ساله الان بیست روزی میشه پسر چهارماهو بخاطر این که پرده های مغزش ضعیف بود سقط کردم تو بیمارستان بچه سقط شدمو خودم دیدم الان واقعا افسردگی گرفتم یه بچه رو میبینم حسرت نمیخورم هی بار منفی میاد سراغم که نکنه بچه بعدیمم اینجوری بشه اخه بچه اولم بود وقتی دیدمش واقعا الان افسردگی گرفتم میشه کمکم کنید لطفا،ممنون میشم ازتون.

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانمی هستم ۲۶ ساله که دچار حملات اضطراب (تپش قلب.دلهره.احساس گرفتگی در گلو.معده درد و...)شدم یکسال تحت نظر متخصص اعصاب و روان دارو مصرف کردم بعد از مدتی دوباره این حملات به سراغم آمده مدام استرس دارم لطفا به من بگویید چکار کنم که به طور کامل درمان شوم؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانمی هستم ۲۶ ساله که دچار حملات اضطراب (تپش قلب.دلهره.احساس گرفتگی در گلو.معده درد و...)شدم یکسال تحت نظر متخصص اعصاب و روان دارو مصرف کردم بعد از مدتی دوباره این حملات به سراغم آمده مدام استرس دارم لطفا به من بگویید چکار کنم که به طور کامل درمان شوم؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانوم دکتر من مدتی هست که بعد از زایمان دچار حملات اضطراب شدم یک دوره یک ساله پیش متخصص اعصاب و روان رفتم و از دارو استفاده کردم بعد از آن مدت یک سال خوب بودم واضطرابم کمتر شده بود اما به مرور دوباره دچار حملات اضطراب شدم اصلا نمیخواهم دوباره دارو استفاده کنم الان بلاتکلیفم واضراب و تپش قلبی که دارم به شدت مرا عصبی کرده لطفا پیشنهادی برای درمانم به من بدهید که بتوانم از این وضعیت خارج شوم...با تشکر...

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانوم دکتر من مدتی هست که بعد از زایمان دچار حملات اضطراب شدم یک دوره یک ساله پیش متخصص اعصاب و روان رفتم و از دارو استفاده کردم بعد از آن مدت یک سال خوب بودم واضطرابم کمتر شده بود اما به مرور دوباره دچار حملات اضطراب شدم اصلا نمیخواهم دوباره دارو استفاده کنم الان بلاتکلیفم واضراب و تپش قلبی که دارم به شدت مرا عصبی کرده لطفا پیشنهادی برای درمانم به من بدهید که بتوانم از این وضعیت خارج شوم...با تشکر...

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام امیدوارم بتونم با مشورت شما انتخاب خوبی داشته باشم. 27 سالمه از یه خانواده معمولی هستم و فوق لیسانس گرفتم و بیکار قصد ازدواج با پسری رو دارم 29 ساله از یه خانواده ی خیلی ساده اهل روستا دیپلم و شغل ازاد داره پشتوانه مالی آنچنانی نداره با درامد 2 تا 3 میلیون در حال حاضر البته چند سالی هست که با هم رابطه داریم همو میشناسیم و فقط هم میتونیم باهم زندگی کنیم و یجورایی باید از 0 شروع کنیم . ولی متاسفانه خانواده من مخالف شدیدن و حتی این رابطه چندین ساله رو تو 2 روز تموم کردن و محدودم کردن و مخالف این ازدواجن واقعا متوجه نمیشم چی میخوان ی بار میگن پول و ثروت مهم نیست اصالت و ریشه مهمه یبار میگن اللن نمیشه با خونه و مغازه اجاره ای گذروند و کلا مخالفن و مثل خانواده های دیگه اصلا فرصت نمیدن طرف خودش و ثابت کنه خودشو نشون بده و انگار کسی و میخوان به عنوان داماد قبول کنن که باهاش پز بدن تو فامیل و اشنا و بگن دامادمون فلان کارست یا خانوادش خیلی معروفن . و اصلا به این فکر نمیکنن ک دو نفر که همو میخوان و خیلی از شرایطم دارن میتونن راحت باهم کنار بیان و تو زندگی موفق باشن الان با این کارشون باعث میشن دو نفر دیگه هیچوقت با هیچ کسه دیگه ای ازدواج نکنن و حتی اگه ازدواج کنن مسلما و حتما نتونن ادامه بدن و شکست بخورن. اگه ممکنه راهنماییم کنین و آیا امکان متقاعد کردن این مدل خانواده ها از طریق مشاوره وجود داره؟

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر من 25 سالمه قصد ازدواج با فردی رو دادم ک دوسال ازم بزرگتره البته چند ساله که باهم هستیم همدیگرو کامل میشناسیم اخلاق همو میدونیم ولی این وسط ی سری تفاوت وجود داره بین خانواده هامون که باعث شده خانواده من با ازدواج موافقت نکنن چون خانواده پسر از سطح مالی پایینی برخوردارن و کار ثابت نداره و اینجور مشکلات که خانواده من میخوان من با کسی ازدواج کنم که از همه بهتر باشه و پیش فامیل و اشنا اسم و رسمی داشته باشه اصلا دوس داشتن و علاقه من مهم نیست این وسط و به اجبار رابطه من و تموم کردن. میشه کمکم کنین؟ ایا میشه با جلسه مشاوره خانواده رو متقاعد کرد که الان تا دختر و پسر واقعا همو نخوان و نشناسن نمیتونن با مشکلات کنار بیان؟

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خوبی محمدرضا رزمجویی هستم از شیراز 21 سالمه تک فرزندم دانشجوی رشته ی هنر هستم خیلی علاقه ی زیادی دارم به مجری گری و گویندگی رادیو برای صداوسیما من میخواستم خودکشی کنم من میخواستم برم مسافرت مادرم مخالفت میکنه چی کار کنم لطفان کمکم کنید ممنون میشم ببخشید شما روانشناس هستین من دنبال روانشناس هستم 09308367073 شماره اولم 09370786693 شماره دومم 09398286791 شماره سووم اگه میشه منو عضو گروه روانشناسی تلگرام و واتساپ بکنید

پاسخ این سوال توسط دکترنورانی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام ، وقتتون بخیر ، خواستم بدونم شما سوگ درمانی هم میکنید

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام مادرم سعی در گول زدن من برای حرف نزدن با توهم شنیداری خودش داره و با اینکه میتونه با صداهای توهمی ارتباط برقرار نکنه حاضر نیست اینکارو بکنه و همش میخواد منو فریب بده هر بار میگه حرف نمیزنم ولی بعدش می بینی بازم همونه . با این آدم باید چیکار کرد ؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام مادرم گاها صداهایی را می شنود که واقعی نیست و با اونها ارتباط برقرار میکنه وقتی هم ازش سوال میکنم ( با کی حرف میزدی ؟ )میگه با خودم که مشخصه دروغ میگه این مشکل رو مال خیلی وقت پیشه که یه مدت با دارو این اثرات از بین رفته بود . ولی الان دوباره پدیدار شده من بخاطر اثرات نامطلوب جسمی دارو حاضر نیستم بهش دارو بدم . و از شما میخوام این مشکل رو حل کنین . آیا میتونین این مشکل رو حل کنین ؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام مادرم گاها صداهایی را می شنود که واقعی نیست و با اونها ارتباط برقرار میکنه وقتی هم ازش سوال میکنم ( با کی حرف میزدی ؟ )میگه با خودم که مشخصه دروغ میگه این مشکل رو مال خیلی وقت پیشه که یه مدت با دارو این اثرات از بین رفته بود . ولی الان دوباره پدیدار شده من بخاطر اثرات نامطلوب جسمی دارو حاضر نیستم بهش دارو بدم . و از شما میخوام این مشکل رو حل کنین . آیا میتونین این مشکل رو حل کنین ؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش: سلام خانم دکتر من 2سال میشه که علایم بدی بهم دست داده مثل استرس ناامیدی وسواس فکری کاهش تمرکز ضعف حافظه و حتی فکر به خودکشی دکتر برام داروی من 8ماه داروی ضد افسردگی مصرف کردم و الان نامزد دارم و 5ماه میشه دارو ترک کردم و تو مدتی که دارو مصرف میکردم میل جنسیم به شدت کم شده و بعد ترک دوباره میل جنسی مثل اول شده والان باز میخوام داروضد افسردگی مصرف کنم از عوارض جنسی اون میترسم که میل جنسی به صورت دائمی از بین ببره بنظرتون دارو ها ضد افسردگی بعد ترک دوباره میل جنسی برگشت میکنه یا خیر

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش: سلام خانم دکتر من 2سال میشه که علایم بدی بهم دست داده مثل استرس ناامیدی وسواس فکری کاهش تمرکز ضعف حافظه و حتی فکر به خودکشی دکتر برام داروی من 8ماه داروی ضد افسردگی مصرف کردم و الان نامزد دارم و 5ماه میشه دارو ترک کردم و تو مدتی که دارو مصرف میکردم میل جنسیم به شدت کم شده و بعد ترک دوباره میل جنسی مثل اول شده والان باز میخوام داروضد افسردگی مصرف کنم از عوارض جنسی اون میترسم که میل جنسی به صورت دائمی از بین ببره بنظرتون دارو ها ضد افسردگی بعد ترک دوباره میل جنسی برگشت میکنه یا خیر

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام تفاوت فرهنگی بین دختر و پسر که باعث میشه بعدا تو زندگی مشترک با شکست و سختی روبه رو بشن شامل چه چیز هایی میشه امکانش هست چند مورد مهمتر رو ذکر کنین. بنظر شما ازدواج فردی که در شهر زندگی میکنی با فردی که در روستا زندگی میکند شدنی نیست ؟

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام میشه کمکم کنین واقعا نمیدونم چجوری تصمیم بگیرم من دختری 24ساله مجرد هستم و با فردی در رابطه هستم برای ازدواج. ب نظر خودم من نمیتونم پسری ک قبلا ب جز من فرده دیگه تو زندگیش بوده رو قبول کنم یا باهاش ازدواج کنم واقعا نظر شخصی خودم اینه و برام سخته ولی ماشالا الان دیگه 99 درصد پسرا و مردای مجرد دورشون شلوغه. ولی فردی ک خودم انتخاب کردم و چندین ساله که باهمیم کسی بوده ک از اول فقط خودم تو زندگیش بودم و تا الان هیچ خطایی ندیدم ازش و از این لحاظ خیلی خوبه ولی در کنار این خوب بودن یسری مشکلات ضعف مالی و تحصیلی هست که واقعا نمیدونم اینا مهمتره یا چیزایی ک مدنظر خودمه. من حس میکنم واقعا خانواده ها برای ازدواج برخوردا و رفتار ها و زندگی قبلی و شخصی پسر مد نظرشون نیس فقط میام ب تحصیلات و خانواده و سرمایه فکر میکنن و نظر میدن. این چیزی که برای من مهمه معمولا خانواده ها زیاد بهش فکر نمیکنن. میشه اولویت این ویژگی های یک مرد رو برای ازدواج بگین که کدوما باید مهم تر باشن؟

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خوبی محمدرضا رزمجویی هستم از شیراز 21 سالمه تک فرزندم دانشجوی رشته ی هنر هستم خیلی علاقه ی زیادی دارم به مجری گری و گویندگی رادیو برای صداوسیما من میخواستم خودکشی کنم من میخواستم برم مسافرت مادرم مخالفت میکنه چی کار کنم لطفان کمکم کنید ممنون میشم ببخشید شما روانشناس هستین من دنبال روانشناس هستم 09308367073 شماره اولم 09370786693 شماره دومم 09398286791 شماره سووم اگه میشه منو عضو گروه روانشناسی تلگرام و واتساپ بکنید

پاسخ این سوال توسط دکترحق شناس پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خوبی محمدرضا رزمجویی هستم از شیراز 21 سالمه تک فرزندم دانشجوی رشته ی هنر هستم خیلی علاقه ی زیادی دارم به مجری گری و گویندگی رادیو برای صداوسیما من میخواستم خودکشی کنم من میخواستم برم مسافرت مادرم مخالفت میکنه چی کار کنم لطفان کمکم کنید ممنون میشم ببخشید شما روانشناس هستین من دنبال روانشناس هستم 09308367073 شماره اولم 09370786693 شماره دومم 09398286791 شماره سووم اگه میشه منو عضو گروه روانشناسی تلگرام و واتساپ بکنید

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خوبی محمدرضا رزمجویی هستم از شیراز 21 سالمه تک فرزندم دانشجوی رشته ی هنر هستم خیلی علاقه ی زیادی دارم به مجری گری و گویندگی رادیو برای صداوسیما من میخواستم خودکشی کنم من میخواستم برم مسافرت مادرم مخالفت میکنه چی کار کنم لطفان کمکم کنید ممنون میشم ببخشید شما روانشناس هستین من دنبال روانشناس هستم 09308367073 شماره اولم 09370786693 شماره دومم 09398286791 شماره سووم اگه میشه منو عضو گروه روانشناسی تلگرام و واتساپ بکنید

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خوبی محمدرضا رزمجویی هستم از شیراز 21 سالمه تک فرزندم دانشجوی رشته ی هنر هستم خیلی علاقه ی زیادی دارم به مجری گری و گویندگی رادیو برای صداوسیما من میخواستم خودکشی کنم من میخواستم برم مسافرت مادرم مخالفت میکنه چی کار کنم لطفان کمکم کنید ممنون میشم ببخشید شما روانشناس هستین من دنبال روانشناس هستم 09308367073 شماره اولم 09370786693 شماره دومم 09398286791 شماره سووم اگه میشه منو عضو گروه روانشناسی تلگرام و واتساپ بکنید

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خوبی محمدرضا رزمجویی هستم از شیراز 21 سالمه تک فرزندم دانشجوی رشته ی هنر هستم خیلی علاقه ی زیادی دارم به مجری گری و گویندگی رادیو برای صداوسیما من میخواستم خودکشی کنم من میخواستم برم مسافرت مادرم مخالفت میکنه چی کار کنم لطفان کمکم کنید ممنون میشم ببخشید شما روانشناس هستین من دنبال روانشناس هستم 09308367073 شماره اولم 09370786693 شماره دومم 09398286791 شماره سووم اگه میشه منو عضو گروه روانشناسی تلگرام و واتساپ بکنید

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر. پسر 5ساله ای دارم که مدتیه ناخن جویدن پیدا کرده مادر خودم به دلیل بیماری اعصاب سالهاست ناخن رو با دندون میگیره و فککنم پسرم ازش یاد گرفته. پسرم بچه مستقلیه و وابسته نیست و اضطراب و اینام ظاهرا نداره. گهگاهی بچه رو پیش مامان اینا میذارم برای کارم میرم... به نظرتون باید چیکار کنم تا این عادت از سرِ بچم بیفته. منتظر جوابتونم. ممنون از لطفتون

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر. پسر 5ساله ای دارم که مدتیه ناخن جویدن پیدا کرده مادر خودم به دلیل بیماری اعصاب سالهاست ناخن رو با دندون میگیره و فککنم پسرم ازش یاد گرفته. پسرم بچه مستقلیه و وابسته نیست و اضطراب و اینام ظاهرا نداره. گهگاهی بچه رو پیش مامان اینا میذارم برای کارم میرم... به نظرتون باید چیکار کنم تا این عادت از سرِ بچم بیفته. منتظر جوابتونم. ممنون از لطفتون

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام,,خسته نباشید,,من یک زن بیست وپنج ساله هستم,نه ساله ازدواج کردم,,همسرم صاحب فرزند نمیشود,سابقه اعتیاد دارد.یک بار ترکش دادیم ولی مطمئن هستم دوباره مصرف میکند,بسیار بددهن هست.نمیشود بااو بیرون رفت به همه شک دارد که من بد نگاه میکنن ودعوا راه میندازد,خانواده ام معتقد هستن باید جداشوم,خودم هم دیگر خسته شدم وفکر میکنم تلاشم فایده ای ندارد,.ولی از طلاق میترسم واز جدایی واهمه دارم,نمیتوانم تصمیم گیری کنم,لطفا راهنماییم کنین.

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام,,من یک زن بیست وپنج ساله هستم,نه ساله ازدواج کردم.همسرم بچه دارنمیشود,بسیاربددهن است,سابقه اعتیادهم دارد ترک کردولی مطمئن هستم دوباره مصرف میکندخوانوا ده ام معتقد هستن باید جداشوم,خودم هم به این نتیجه رسیدم که تلاشم دیگه فایده ندارد,ولی من شدیدا از تنهایی واهمه دارم واز بعد طلاق میترسم,من نمتونم هیچ تصمیمی بگیرم,,میشه لطفا راهنماییم کنین

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام,,من یک زن بیست وپنج ساله هستم,نه ساله ازدواج کردم.همسرم بچه دارنمیشود,بسیاربددهن است,سابقه اعتیادهم دارد ترک کردولی مطمئن هستم دوباره مصرف میکندخوانوا ده ام معتقد هستن باید جداشوم,خودم هم به این نتیجه رسیدم که تلاشم دیگه فایده ندارد,ولی من شدیدا از تنهایی واهمه دارم واز بعد طلاق میترسم,من نمتونم هیچ تصمیمی بگیرم,,میشه لطفا راهنماییم کنین

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام,,من یک زن بیست وپنج ساله هستم,نه ساله ازدواج کردم.همسرم بچه دارنمیشود,بسیاربددهن است,سابقه اعتیادهم دارد ترک کردولی مطمئن هستم دوباره مصرف میکندخوانوا ده ام معتقد هستن باید جداشوم,خودم هم به این نتیجه رسیدم که تلاشم دیگه فایده ندارد,ولی من شدیدا از تنهایی واهمه دارم واز بعد طلاق میترسم,من نمتونم هیچ تصمیمی بگیرم,,میشه لطفا راهنماییم کنین

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام,,من یک زن بیست وپنج ساله هستم,نه ساله ازدواج کردم.همسرم بچه دارنمیشود,بسیاربددهن است,سابقه اعتیادهم دارد ترک کردولی مطمئن هستم دوباره مصرف میکندخوانوا ده ام معتقد هستن باید جداشوم,خودم هم به این نتیجه رسیدم که تلاشم دیگه فایده ندارد,ولی من شدیدا از تنهایی واهمه دارم واز بعد طلاق میترسم,من نمتونم هیچ تصمیمی بگیرم,,میشه لطفا راهنماییم کنین

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باسلام یه پسر 5ساله دارم که جدیدا خیلی پرخاشگر شده عصبی شده اگه چیزی بهش بگیم جیغ میزنه و خودشو میزنه لکنت زبون هم داره خواهر بزرگتر از خودش رو هم میزنه اگه میشه یه راه حل در اختیارم بذارین

پاسخ این سوال توسط دکترکاویانی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با عرض سلام خدمت خانم دکتر من یک پسر 5 ساله دارم که جدیدا خیلی پرخاشگر شده به حرف کسی گوش نمیده اگر هم دعواش کنم جیغ میزنه خودش رو میزنه لکنت زبون هم داره خیلی عصبیه به نظر شما من باید چیکار کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترحق شناس پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام وقت بخیر خانم دکتر ، من به تازگی دچار یک اتفاق بد شدم چند هفته قبل در حین برگشت به منزل از شهری که دانشگاهم هست نزدیک بود بهم تجاوز بشه هر چند به کمک خدا طرف موفق نشد و تنها کمی هتک حرمت کرد ولی بالاخره نتونست به هدف شومش برسه اون روز برای من خاطره زیادی تو ذهنم نموده حتی شبیه یه پرده سفید روش گرفته شده اما درونم دچار تغییر شده هر چند خیلی بهش اهمیت نمیدم برای اون اتفاق اصلا گریه نکردم نمیدونم شاید چون تمام مدت به جنگیدن فکر کردم و نمیتونستم از ماشین فرار کنم و تنها با مقاومت کردن و فریاد زدن و فرمون ماشین جا به جا کردن تونستم باعث بشم ولم کنه وسط اتوبان راستش اون روز واقعا حس دخترایی که بهشون تجاوز میشه تا حدی درک کردم ولی تنها ته دلم خوشحال شدم که نذاشتم به خواسته اش برسه اما از اون روز به بعد درونم یجوری شده که خودم هم قادر به بیانش نیستم حسی که بهش دارم مثل ادمی شدم که انگار اب از سرش گذشته دیگه برام هیچی اهمیت نداره شرمنده همیشه در بیان احساساتم مشکل دارم ولی فقط حسی که دارم اینه عوض شدم و میخاستم بدونم این تغییر بد است اگر هست چکاری انجام بدم تا درونم از این بی حسی خارج بشه هنوزم وقتی یادش میفتم نمیدونم چرا فقط خنده ام میگیره و هیچ حسی تو وجودم احساس نمیکنم امیدوارم راهنماییم کنید ممنونم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خسته نباشید خواهش میکنم حتما متنم و بخونین چون دنبال ی جواب قطعی هستم که بتونم خودمو قانع کنم. 25 سالمه و 7ساله ک پسری در ارتباطم ک دوسال ازم بزرگتره رابطه الکی و بچه گانه ای هم نداریم شاید تا 6 ماه بعد ازدواج کنیم یعنی ب جز ازدواج ب چیز دیگه فکر نمیکنیم. البته این وسط یه تفاوتای سطح سواد و فرهنگی هم وجود داره و به خاطر همین تفاوتا نمیدونم چجوری با خانوادم در میون بزارم که قبول کنن. از طرفی الان ک زیاد ب ازدواجمون نمونده ی برخوردایی میبینم که سرد میشم یسری از دوستاش باعث شدن از نظر اعتقادی ضعیف بشه من ادم مذهبی نیستم بشخصه ولی رعایت یه چیزایی دیگه شده عرف ما مثلا تو ایام شهادت اربعین و... جشن نرفتن مشروب نخوردن اینارو جدیدا رعایت نمیکنه و براشون دلایل خاصی داره. من چیکار کنم با این مشکلات؟ من یفکر اینم ک چجوری پیش خانوادم کمبودای مالی و تحصیلی و حل کنم اونوقت این اخر کار همچین اختلاف نظرایی پیش اومده. چیکار کنم که رابطش با اونایی ک از نظر من خوب نیستن کمتر بشه؟ لطفا راهنماییم کنین. اصلا این رابطه ادامه دادنش میتونه خوب باشه؟ در صورتی که هر دومون میدونیم بدون هم نمیتونیم و شاید بعد از جدا شدن دیگه نتونیم اون ادم قبل بشیم و زندگیمون و داشته باشیم اینو مطمئنم حداقلش از طرفه خودم.

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خسته نباشید خواهش میکنم حتما متنم و بخونین چون دنبال ی جواب قطعی هستم که بتونم خودمو قانع کنم. 25 سالمه و 7ساله ک پسری در ارتباطم ک دوسال ازم بزرگتره رابطه الکی و بچه گانه ای هم نداریم شاید تا 6 ماه بعد ازدواج کنیم یعنی ب جز ازدواج ب چیز دیگه فکر نمیکنیم. البته این وسط یه تفاوتای سطح سواد و فرهنگی هم وجود داره و به خاطر همین تفاوتا نمیدونم چجوری با خانوادم در میون بزارم که قبول کنن. از طرفی الان ک زیاد ب ازدواجمون نمونده ی برخوردایی میبینم که سرد میشم یسری از دوستاش باعث شدن از نظر اعتقادی ضعیف بشه من ادم مذهبی نیستم بشخصه ولی رعایت یه چیزایی دیگه شده عرف ما مثلا تو ایام شهادت اربعین و... جشن نرفتن مشروب نخوردن اینارو جدیدا رعایت نمیکنه و براشون دلایل خاصی داره. من چیکار کنم با این مشکلات؟ من یفکر اینم ک چجوری پیش خانوادم کمبودای مالی و تحصیلی و حل کنم اونوقت این اخر کار همچین اختلاف نظرایی پیش اومده. چیکار کنم که رابطش با اونایی ک از نظر من خوب نیستن کمتر بشه؟ لطفا راهنماییم کنین. اصلا این رابطه ادامه دادنش میتونه خوب باشه؟ در صورتی که هر دومون میدونیم بدون هم نمیتونیم و شاید بعد از جدا شدن دیگه نتونیم اون ادم قبل بشیم و زندگیمون و داشته باشیم اینو مطمئنم حداقلش از طرفه خودم.

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر دخترم ۵ سالشه و هر روز دوست داره به شخصیت ها ی کارتونی که دوستشون داره صداش کنیم و وقتی با اسم خودش صداش میکنیم جواب مارو نمیده. میخواستم بدونم طلبعیه؟ممنون که وقت میزارین

پاسخ این سوال توسط دکترحق شناس پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر من 5سالی میشه شغل ازاد شروع کردم طی این پنج سال به دلیل تحریک اطرافیان که شغلت خوب نیست اینده نمیتونی بسازی و همش از لحاظ روحی مریض بودم و همش درگیر شغلم شدم و احساس میکنم تو شغلم افسردگی گرفتم بنظرتون با ترک اون شغل میتونم بهبود پیدا کنم

پاسخ این سوال توسط دکترشریفی اسدی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانوم دکتر.منوهمسرم ۵سال باهم ازدواج کردیم یه پسردارم ۳سالو۴ماهشه ماقبل ازبه دنیااومدن پسرتقریبابکم اصلاخیلی کم باهم مشکل داشتیم بعدبه دنیااومدن بچه اختلافاتمون شروع شدهرچی میگذره بدترمیشه چون شوهرم اصلا بابچه برخوردخوبی نداره یامیزندش یابه هرکاری که میکنه گیرمیده از۱سالگی گیراش شروع شدمنم چون میام بهش بگم آقااین بچه هست اون چیزی که توازش میخوای بچه نمیتونه درک کنه سرهمین موضوع درگیری بینمون زیادمیشه موقع عصبانیت هرچی که به زبونش اومدومیگه یعنی تاحدی بچه ازدادزدناش میترس که به خودش میلرزه حدود۳هفته بچه هم نوخن دستووپاهاشومیخوره هم پلک زدناش زیادشدهم کف دستش عرق میکنه من ویگه ازاین وضع خسته شدم نمیدونم چیکار کنم توروخداراهنماییم کنیداینقدررابطش سرده باهام که شایدبارهااین موضوع روباهاش مطره کردم امافایده ای نداشت باز بعددوروز همون آدم قبل دیگه احساس قبلو بهش ندارم دوست داشتنم تانفرتم نفرتم زیادتره بهش چیکاربایدبکن باتشکر

پاسخ این سوال توسط دکترانتقامی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر.پسرم 24ماهشه .خیلی وابسته من هرکاری میخواد انجام بده به من میگه بیا.پیش باباش اصلا نمیمونه.حتی باباش بهش میگه بیا بازی کنیم میگه نه. طوری که حتی کارهای خونه میخوام انجام بدم .کنار منه میگه من انجام بدم .کلا با وسایل خونه کار داره هم چیز دست میزنه.با اسباب بازی های خیلی کم بازی میکن. اگه چیزی میخواد ان لحظه براش نگیریم گریه میکنه جیغ میزنه .لطفا ر اهنماییم کنید.سپاسگذارم.

پاسخ این سوال توسط دکترحق شناس پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من 20سالمه ایا شغلی که باعث افسردگی شده با ادامه دادن با اون شغل شرایط بدتر میشود

پاسخ این سوال توسط دکترحق شناس پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر من 20سالمه 2سالی میشه علایمی بدی بهم دست داده که دیگه خسته شدم استرس زیاد فکر منفی در تمام امور زندگی وسواس فکری فکر خودکشی ضعف حافظه و کاهش تمرکز من احساس میکنم شکست شغلی باعث ناراحتمیم شده و دکتر برام دارو تجویز کرد اما فایده نداشت ایا بنظر تون با ترک شغلم میتونم درمان بشم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر،من وهمسرم باداشتن دوفرزند بزرگ یک بچه رو به سرپرستی قبول کردیم از دوسالگی اوردیمش،الان ۶ سالشه ،خیلی بهمون وابسته شده وماهم به شدت دوسش داریم برای همین هرچی میگذره استرس اینو داریم اگه یه روزی بفهمه چقد بهش ضربه وارد میشه وهمچنین میخواستم بدونم سن مناسب قبول کردن وهضم کردن این قضیه براش کیه؟ممنونم

پاسخ این سوال توسط دکترانتقامی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر حقیقتش بین شغل قبلی م ک پتروشیمی بودم با امید اینک بیام امل و توشهر خودم کاربگیرم ازاونجا اومدم آمل ولی نتونستم کاربگیرم الان واقعا تحت فشار روحی ام نمیدونم کاراشتباهی کردم یانه ..ممنون میشم راهنمایی م کنید

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر .حقیقتش خانم دکتر من الان چندوقته منتظرم تا شرکت برای پذیرش نیرو بهم جواب بدن والان درحال حاضربیکارم .الان دوتاازشرکت ها برای کاررفتم وحتی پرونده مو اونجا گذاشتم منتها گفتن بهت زنگ میزنیم .ایا درسته همینطور دست رو دست گذاشتن باتوجه ب اینک من ۲۷سالمه احساس میکنم توسن بحرانی ام هم توازدواج م دیر کردم تو انتخاب شغلم . لطفا راهنمایی کنید

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:من شوهرم ۱۰فوت کرده بعد ۱۰سال تصمیم گرفتم ازدواج کنم .با یه پسر بچه ازدواج کردم .الان خیلی مشکل دارم .من دوتا بچه دارم دخترم دانشجو آمل پسرم ۱۳ سالش خودمم ۳۶سالمه پسری هم که ازدواج کردم ۳۶سالشه .مشکلم اینه نمیدونه خانواده یعنی چی .نمیدونه زن یعنی چی .همه چیش شده دوستاش .دیر میاد خونه هر وقتم میاد با گوشیش در حال بازی کردن .من خیلی دارم اذیت میشم لطفا کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر من 20سالمه 2سال میشه که علایم بدی دارم احساس پوچی نامیدی کاهش تمرکز استرس سر مسائل ساده زندگی و سردرد در اثر فکر زیاد منفی دکتر برام دارو تجویز کرد اما بهتر نشدم ایا میتونه افسردگی باشه ؟ و احساس میکنم تو شغلم شکست خوردم و افسردگی گرفتم بنظر تون با ترک شغلم میتونم بهبود پیدا کنم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باسلام خدمت شما،من یه خانم ۳۰ ساله هستم تقریبا ۵ ماهه جنینمو از دست دادم،از طرف خانواده خیلی بهم میگن که پیگیری کنم ولی خودم از لحاظ روحی اصلا دوس ندارم دوباره باردار بشم چون بارداری خیلی سختی داشتم همش فک میکنم دوباره این اتفاق برام میافته،واقعا الان نمیخوام بارداربشم از طرفی دکترم گفته بهتره بعد ۵ ۶ ماه زودتر اقدام کنی برسر دوراهی قرار گرفتم لطفا کمکم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترحاجی آقا محمد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خدمت خانم دکترگرامی. متشکرمیشم بابت پاسخگوییتان. من وهمسرم حدود10سال ازدواج کردیم ویک پسر10ساله دارم. همسرم شخصیت. سرسختی دارندهمبشه. درهمه مسایل زندگی چه بزرگ وچه کوچک. وازهرنوعش.فقط نظرخودشون بایداجرابشه. واصلابه خواسته ونظرمن توجهی ندارندوبسیارادم عصبی هم هستن. من هرجوری که باهاشون صحبت میکنم. وگاهی باهاشون مدارامیکنم وگاهی ناراحتیم راابرازمیکنم و.....هیچ اثرنداره و پسرم هم خیلی پرخاشگر وبقولی یک دنده هست. خیلی خسته ام ازاین وضع. واحساس شادی نمیکنم. چون فکرمیکنم من فقط مسئول پخت وپزوبشوربساب هستم وودرواقع هیچ نقشی ندارم لطفاراهنمایی بفرماییدچکارکنم. سپاسگذارم

پاسخ این سوال توسط دکترنورانی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام ، من دختری۲۱ ساله هستم و پنج ماهه با پسری ۲۷ ساله در ارتباطم و خیلی دوستش دارم و قصد داره بعد از تمام شدن پرسش بیاد خواستگاری ولی پدرم خیلی مذهبیه و اصلا این روابطو هیچ جوره قبول نداره و تازگیا فهمیدم پسر عموم میخواد بعد از صَفَر بیاد خواستگاری و من نمیدونم چجوری به پدرم بگم چون پسر عموم شرایط خیلی خوبی داره، به نظر شما چیکار کنم مرسی

پاسخ این سوال توسط دکترنصیری پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باعرض سلام وخسته نباشی به خانم دکتر،من یه بچه ی ۵ساله دارم الان پیش دبستانیه اصلا دل به درس نمیده خیلی روشهارو به کار بردم اعم از تشویقی وچندروش که روانشناس مدرسه گف ولی هیچ فایده ای نداشت اصلا تمرکز نداره گوش نمیده ،تکالیفشو انجام نمیده، الان فرستادمش چرتکه، معلمش میگه اصلا گوش نمیده فقط به فکر بازیه خیلی نگرانشم،باید چیکار کنم؟معلم مدرسش میگه خوب میشه ولی من بعید میدونم ممنون از راهنمایییتون

پاسخ این سوال توسط دکتررنجبر پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر وقت شما به خیر من پسر 25 ساله ای هستم که به تازگی ازدواج کردم و من و همسرم با این که خیلی همو دوس داریم و به هم عشق میورزیم و احساس خوش بختیه خیلی زیاد میکنیم ولی یه مشکلی داریم این که همسر من یکم در معاشرت با جنس مخالف بیشتر از حد معمول شوخی و حرف میزنه و من مثلا حتی با دست دادن همسرم با جنس مخالف هم مشکلی ندترم ولی اینکه در یک جمع بیشتر از سایرین با بقیه جنس مخالف شوخی و حرف میزنه اذیتم میکنه در ضمن این که همسر من با جنس موافق خودشم همینقدر گرم و راحته میخواستم با خودشم حرف زدم ولی به نتیجه ای نرسیدیم ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ این سوال توسط دکترحق شناس پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر احوال شما،پسرمن ۴سالشه ،خیلی ناخن هاشو میخوره ،آزمایشم دادم مشکلی نداشت،آیا درمانی داره ؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر احوال شما،پسرمن ۴سالشه ،خیلی ناخن هاشو میخوره ،آزمایشم دادم مشکلی نداشت،آیا درمانی داره ؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر احوال شما،پسرمن ۴سالشه ،خیلی ناخن هاشو میخوره ،آزمایشم دادم مشکلی نداشت،آیا درمانی داره ؟

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من همیشه رویا های بزرگی داشتم و البته تلاش هم کردم واسش من 23 سال سن دارم و الان همراه با تحصیل کا ر هم می کنم نهوز در کارم به درآمد ایده آل خودم نرسیدم اما می دونم آینده خوبی داره بعضو وز ها کم میارم نمی دونم خواسته هام و کوچک تر کنم یا مسیرم رو عوض کنم یا صبر کنم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من همیشه رویا های بزرگی داشتم و البته تلاش هم کردم واسش من 23 سال سن دارم و الان همراه با تحصیل کا ر هم می کنم نهوز در کارم به درآمد ایده آل خودم نرسیدم اما می دونم آینده خوبی داره بعضو وز ها کم میارم نمی دونم خواسته هام و کوچک تر کنم یا مسیرم رو عوض کنم یا صبر کنم

پاسخ این سوال توسط دکترحسنلی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر..من فارغ التحصیل مهندسی معماری هستم ازاونجایی ک این رشته نمیتونه خرجمو بده واردشرکت لبنی شدم اما تصمیم دارد برای ارشد عمران مهندسی خاک بخونم وحتی تصمیم به مدرک دکترا دارم .سوالم اینه این تصمیمم درسته تویه شغل دیگه مشغولم اما بواسطه این شغل میخوام مدرک تا دکترا ادامه بدم ؟؟؟؟البته اینم بخاطر گرفتن شغل در زمینه مرتبط به رشته ام میخوام ادامه بدم...

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام.دکتر عزیز ایا میشه به سوال من بصورت خصوصی پاسخ بدین و در کانال مطرح نکنین.با تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خسته نباشید خدا قوت برادر زاده من ۱۱ سالشه و همه میگن بیش فعاله ،من عاشقشم ،دختره ،پدر و مادر و بقیه از دستش کلافه شدن و مدرسه هم همه ازش شاکیان ،با نوروفید بک که توضیح دادین درمان میشه؟و کلا درمان این بچه های بیش فعال چیه ؟ همه میگفتن بزرگ بشه خوب میشه یکم بهتر شده ولی من کلا نگرانشم، ممنونم ازشما

پاسخ این سوال توسط دکترشریفی اسدی پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر ..راستش من یک ماه بابت کار رفتم جنوب وتو پتروشیمی تویکی از بندر مشغول بکار شدم ازاونجایی ک فک میکردم حقوقم بالاس این تصمیمو گرفتم اما بعد چندوقت دیدم حقوق ش اونقدر پایین بوده ک حتی نمیشد فکرشو کرد اما دوباره اوندم شمال واسه خودم توشرکت لبنی کار ردیف کردم ..نمیدونم تصمیم درستی گرفتم یانه .البته اونما بعنوان ایمنی مشغول بودم ممنون میشم راهنمایی م کنید وحداقل ازاین دو دلی دربیام .

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر مرز بها دادن به بچه و عقده ای نشدنش و پر تمنا نشدنش چجوریه، اینکه خانواده های الان انقدر همه چی در اختیار بچشون میزارن دارن بهشون لطف میکنن یا ضربه میرنن؟ ممنونم

پاسخ این سوال توسط دکترحق شناس پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر من پسری هستم 25 ساله که در رابطه همسرم با جنس مخالف مقداری حساسیت دارم مثلا هیچ مشکلی با ارتباط و حرف زدن و حتی دست دادن همسرم با جنس مخالف ندارم ولی از این که در مواردی بیشتر از حد عرف و بیشتر از سایر زنان و دختران با برخی از مردان شوخی و صحبت و خنده میکند مرا آزار میدهد بار ها با وی راجع به این موضوع صحبت کردم ولی میگوید این ویژگی اخلاقی من است نمیتوانم تغییر دهم میگویم مانند سایر افراد با جنس مخالف شوخی و خنده کن میگوید برایم سخت است خودم را تغییر دهم و این موضوع مرا اذیت میکند ممنون میشوم مرا راهنمایی کنید

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر . حقیقتش دفعه پیش درمورد انتخاب شغل و رشته تحصیلی صحبت کردم .ولی درموردعلاقه ام به رشته ام چیزی نگفتم ..راستش من تو رشته ریاضی فیزیک ودرتمام طول تحصیل شاگرد اول یا دوم کلاس بودم ازطرفی حتی دراوایل دوران دانشگاهی ریاضی و به دوستان واطرفیان تدریس میکردم اما توانتخاب رشته حقیقتش برای من فقط لفظ مهندسی مهم بودش این شده وارد معماری شدم ولی الان میگم ای کاش عمران بخاطر محاسبات. روابط اجتماعی و بیان م خوبه ولی از رفت وامدهای زیاد بادوستان زیادخوشم نمیاد.الانم هدفم فقط کارکردن وبیمه بودنمه ولی درکنارش خودمودارم برای مهرنظام اماده میکنم .واقعا دریک وادی انتخاب شغل گیرکرده ام .نمیدونم چیکارکنم؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام وقت بخیر هزینه مشاوره جلسه ای چنده؟ من ۳۳سالمه وهمسرم ۳۵سال کاملا دوشخصیته هستن یه روز کاملا عاشق وخوب یه روز کاملا مخالف من هستن چندبار بهم خیانت کرد با کلی عذرخواهی به دست وپام افتاد بخشیدم وگفت جبران میکنم دیگه نمیکنم ولی خیلی زود تکرارشد اخرین بار تو‌کوشیش به اسم یه مرد چت کرده قرار ویلاا گذاشته من به اون شماره زنگیدم خانم ج داد موندم دیگه چیکارکنم به روش بیارم باز عذرخواهی وجبران میکنم ازاین حرفا .چیزی نگم هم نمیتونم از بس فکروخیال حرص وجوش خوردم خسته شدم قصد بارداری دارم همسرم ازمایش اسپرم داد خیلی ضعیفه بااین اوضاع نمیدونم چیکار کنم ازش جدا بشم یا بازم ببخشمش .خیلی حرص میخورم اصلا برام خوب نیست بخاطر چی اینهمه بلا سرم میاد من که تمام تلاشمو برای زندگیم کرذم روزی سه حا سرکار رفتم تا خونه خریدیم ماشین خریدیم حهاز وعروسی روهم خودم گرفتم بحای قدردانی دورم بگرده خیانتم میکنه ناراحته چرا خونه بنامم کرد ببخشید طولانی شد ممنون از پاسخگویتون

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر وقت بخیر ...حقیقتش خانم دکتر بنده ۲۷سالمه توانتخاب شغل دچار مشکل شدم یعنی هربار وارد شغلی میشم زودازکار زده میشم انگار برای اون شغل ساخته نشدم یا بین چندشغل میمونم کدومو انتخاب کنم..من رشته ام معماری ه البته الان تصمیم گرفتم خودمو برای نظام مهندسی اماده کنم ومشغول خواندن کتابش هستم که ۲۰ روز دیگ امتحانشه.. اما اینبارتصمیم گرفتم وارد یه شرکت ی بشم تا باواسطه این شرکت برای ادامه تحصیل ارشد وتصمیمات دیگه ام در رابطه با رشته تحصیلی م برعهده خرج مالی ام بربیام .خانم دکتر راهکار شما بابت موضوع شغلی ام چیه؟؟؟ممنون میشم کمکم کنید .منتظرجوابتون هستم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام نوزادی دوماهه دارم، برای جدا کردن اتاق نوزاد چه زمانی مناسب تر است و چه راهکارهایی باید انجام شود؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:بله ممنون از شما برای بخشیدن وقتتون به من... موید و موفق باشید

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:زهرا 1 سلام خسته نباشید خانم دکتر ممنون میشم اگه سوالم و جواب بدین چون واقعا دیگه خسته شدم نمیدونم چیکار کنم. من ی دختر مجرد 27 سال سنمه و در کنار خانوادم زندگی میکنم خانواده خوبی دارم ولی جوری ک پدر و مادرم در جمع و جامعه با بقیه ب خوبی رفتار میکنن داخل خونه اصلا. هیچ محبتی بین مادرم در برخوردش با خودم حس نمیکنم انگار من رغیبشم یا دارم حقشو میخورم و دوس داره همش دستور بده و فکر میکنه نظر خودش بهتره در صورتی ک مادرم با دوستا و اشناها رابطه ی خوبی داره و همه عاشقش میشن ک چقد خوبه. ولی در برخورد با بچش مثل زمان قدیم فکر میکنه و خیلی از کاراییی ک دیگه دخترای الان از 18 سالگی راحت انجام میدن مدلی ک لباس میپوشن مدل و مو و هرچی و از منی ک 27 سالمه منع میکنه. در صورتی ک خیلی از دوروبریا و بجهای دوستاش و میبینه ک واقعا چجورین ولی برای ما میگه نه پدرتون دوس نداره پدرتون اجازه نمیده و .... خودش و بی اختیار کرده و انگار نگهبانه ماست فقط تو خونه و باید غذا بده و مراقبت کنه. هیچ حرفی محبت امیزی هم ب زبونش نمیاره همش با بحث و دعوا حرفاشو میزنه. و اینکه اصلا نمیشه مثل بعضی مادرا که دوست بچشونن و باهم راحتن باشه اصلا نمیشه هیچ حرف و رازی باهاش در میون گذاشت. هر اشتباهی حتی ساده هم مرتکب بشم ت خونه مثلا ی وسیله ای رو تو خونه خراب کنم یا ی حرفی و دوست ندارمش و بدم نیس گوش ندم شب با پیاز داغ مفصل ب پدر منتقل میکنه باز نمیگه این دخترمه کارای دخترونه باید پیش خودم بمونه نباید ب پدرش بگم. واقعا درک نمیکنه من نمیدونم چیکار باید بکنم با این زندگی؟ همیشه این فکرا ب ذهنم میرسه ک بهتره از خانوادم جدا بشم برای زندگی با پدربزرگ اینا زندگی کنم و مستقل بشم ی حتی یوقتایی خودکشی بخاطر این حس حقارت و حسادت نسبت به بقیه لطفا کمکم کنین.

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:دکتر متاسفانه من تهران هستم و امل به من خیلی دوره... شما خیلی لطف دارین بزرگوار خیلی میخوام حضوری باهاتون مشاوره کنم ولی خیلی دوره از تهران همین ک چنتا راه حل هم در اختیارم بذارینو در توانم باشه ک انجام بدم کافیه برام و اگر فرصتی جور بشه حتما مزاحم شما میشم بزرگوار ممنون از گذاشتن وقتتون

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام... پویا هستم سی ساله مجرد در یک خونواده دو نفره شامل من و مادرم زندگی میکنم رشته تحصیلیم سینما فیلمبرداری هستش و ایران زندگی رو جوری برام کرده ک ن کار وجود داره برام تا بتونم پول رضایت بخشی کسب کنم و ن نفس راحتی بکشم و هدفمم اینه ک تو اولین فرصت ایران رو ترک کنم قبلا هم در اینجا زندگی نمیکردم... من در رشته و حیطه کاری خود بسیار پر تجربه هستم با رزومه کاری قوی و در علم کیهان شناسی و کائنات هم بسیار فعال هستم... اینارو توضیح دادم تا شاید کمک کنه شخصیت بنده رو تا حدی بشناسید و درک کنید... ب دلیل فشار زندگیم موجب اختلالات روحی شدم و من خیلی عصبانی هستم. برای هر موضوعی سری در حد جنون میرسم مثال اگه سگم تو خونه دسشویی کنه ب علت این کار مکررش ک هربار بهش میگم این کار رو نکن و باز میکنه جوری میشم ک میخوام تموم استخوناشو خوردو خمیر کنم ولی ب سختی جلوی خودم رو کنترول میکنم یعنی انگار داخل من روحی وارد شده و بدنم رو تسخیر خودش کرده و جسمم داره با اون میجنگه تا به خواستش نرسه و این برای من هم شکنجه دهندست و هم موجب ترس شده ک یکبار کاری دست خودم ندم میترسم یا سر خودم یا دیگران بلایی بیارم... تا بحال چندین بار قصد خودکشی داشتم ولی عملکردم ناموفق بود چند بار با تزریق و دار و بریدن رگ اصلی بدن هر بار با معجزه ای زنده موندم فکر این ک اگر اینجوری پیش برم حتی نمیتونم ازدواج کنم هم عذابم میده .دکتر صادقانه میگم یه مدته دستم خیلی تنگه و بدلیل همین مشکلات زندگی هم داره بمن فشار روحی وارد میشه و هم هزینه پرداخت دکتر مشاور رو هم ندارم لطفا یه راهنمایی و راه حلی رو نشونم بدین ک هم در توانم باشه و هم نیازی به هزینه کردن نباشه... لطفا راهی رو نشونم بدین تا شاید به این وضعیت من کمکی کرده باشین از طریق انلاین این موضوع رو در میون گذاشتن یهو به ذهنم خورد فقط این رو میدونم ک من انسان بدی نیستم ممنونم...

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باسلام خدمت شما ...من ۳۱ سالمه خیلی زود عصبی میشم دخترم ۱۱ سالشه نمیتونم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم برا هرچی باهاش دعوا میکنم از بینظمی تو خونه گرفته تا درس خوندنش ..اونم همیشه بهم میگه چرا اینقد دعوام میکنی ..خودمم خسته شدم خواهش میکنم راهنمایی کنید بگید چیکار کنم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش: سلام، چگونه بفهمیم که افسرده هستم، علائم و نشانه های افسردگی چیست؟ با تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام خدمت خانم دکتر.دختری 3.5 ساله دارم.مدت 1ماهه اصلا علاقه بپوشیدن لباس نداره و فقط و فقط لخت باشه.هر رفتاری بگین انجام دادم.الان دو روزه خیلی سختتر شده و بهم چسبنده تر شده.منم اعصبانی شدم و چندبار تنبه بدنی و بستن در اتاق انجام دادم ولی باز فایده ای نداره.بخدا کمکم کنید هم خودش داره زجر میبینه با رفتاراش هم ما.ممنون میشم از پاسخگوییتون

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام همسرم 28 سالشه مدام بازنای دیگه ارتباط داره هر دفعه که بهش میگم چرا اینکارو میکنی میگه دوس دارم انجام بدم اگه سختته برو دچار نارحتی شدید روحی شدم به نظر شما چیکار کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام مجدد اینکه فکر میکنم اتفاق نمیفته مثلا یک نمونش نمره هام،یک درسیو فکر میکردم بیفتم ۲۰ شدم،اگه برنامه بریزیم کاری انجام بدم شاید تهش کارم انجام بشه ولی نه به اون صورتی که من فکر میکردم،مثلا میخوام وقتی یکی از دوستامو دیدم همون اول یم چیزاییو تعریف کنم براش ولی آنقدر اتفاقا میفته نمیشه همون اول بگم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام وقتتون بخیر من دختری 24 ساله هستم و به هرچیزی که فکر میکنم اتفاق نمیفته برای همین میترسم به چیزایی که دوستشون دارم فکر کنم.چیکار کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باعرض سلام‌وخسته نباشید خدمت خانم دکتر میخاستم بدونم چطور میتونم خودمو دربرابر حرفهایی که نباید به کسی بگم کنترل کنم تا نگم یعنی بعضی حرفها مسئله شخصی بااین که میدونم نباید به کسی بگم ولی تادیدمش جوگیر میشم وهمه چیزو میگم ولی باز پشیمون میشم میخام بدونم تواون لحظه خودمو چطور کنترل کنم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باعرض سلام‌وخسته نباشید خدمت خانم دکتر میخاستم بدونم چطور میتونم خودمو دربرابر حرفهایی که نباید به کسی بگم کنترل کنم تا نگم یعنی بعضی حرفها مسئله شخصی بااین که میدونم نباید به کسی بگم ولی تادیدمش جوگیر میشم وهمه چیزو میگم ولی باز پشیمون میشم میخام بدونم تواون لحظه خودمو چطور کنترل کنم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باعرض سلام‌وخسته نباشید خدمت خانم دکتر میخاستم بدونم چطور میتونم خودمو دربرابر حرفهایی که نباید به کسی بگم کنترل کنم تا نگم یعنی بعضی حرفها مسئله شخصی بااین که میدونم نباید به کسی بگم ولی تادیدمش جوگیر میشم وهمه چیزو میگم ولی باز پشیمون میشم میخام بدونم تواون لحظه خودمو چطور کنترل کنم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باعرض سلام وخسته نباشید خدمت خانم دکترمن دختری بودم ۱۵ ساله که مادرم به خاهرم که ۲۷ ساله بود ازادی کمو بیش ولی خیلی بیشترازمن میداد اما میگن کوچیک بود خیلی سخت میگرفتن اما حرف داداشام همش حرف بود من حتی تاسر کوچه واسه خرید مقواازمغازه اجازه ی رفتن نداشتم بحلطر سفید وبور بودنم میگفتن قشنگی فلان شد تابستونا منو به زور میبردن کوه من پیش پدرمادرم بقیه امل البته دوتا داداش ویه خاهرم ازدواج کردن من درسم خوب بود وخیلی میگفتن توباید درش بخونی بخاطر سختویریشون من بایه پسر که سرباز بود دوس شدم وبی نهایت به خاطر محبت واحساس مسیولیتش بامحباش منو قانعمیکرد اما بعد نه ماه یه پسر۲۹ ساله که کوه مابودن میان خاستگاری ونه از نظرقیافه بهم نمیومدین اماخانوادم بهش جواب مثبت میدن بدون حتی درمورد زندگی بهم چیزی بگن شوهرم شب خاستگاری گفت کوه واکل خونه داره درحالیکه نداشت ولی من بعد عقد بهش گفتم یه نفرو دوس داشتم اماگفت دوباره تکرارش نکن اماالان نه سال ازازدواجم مبگذره ودوتا بچه دارم که احساس میکنم بزرگترین اشتباه کردم چون من به اون مرد علاقه ی شدید داشتم گفتم چون محبت میکرد به دلم نشست برعکس شوهرم اصلا محبت نمیکنه واز همه مهمتر منو میبرد خونه مادرش دیگه معلوم نبود کی میاره باغرغر من منو میاورد وبااین حال خانوادش هم میگفتن تواصلا نمیایو بعد اینهمه سال ودخالت خانوادش وبی محبتی شوهر بادعواها که خانواده نشستن خانواده ی من همه میگن مخالف بودیم وهر کدومشون یه دلیل برا ی نگفتن نارضایتی دارن وخاهرم بهم میگه خودت زبون داشتی میگفتی نه ومادرم اخرین بار گفته من میدونستم خانوادش ادم نیستن باباش خوب نبود بی خود تورو دادم ومن از اون روز واقعا حس اینکه اصلا بچش بودم باهام اینکارو کردن دارم دیوانه نیشم شوهرم دلشکسته شد حالا بادوتا بچه این بی محبتی باید چیکار کنم ببخشید طولانی شد ولی ضروری دونستم باجزییات بهتون بگم خانواده شوهرم دخالت میکنن اما همچین حرف میزنن ورفتار میکنن پر ادعا هست منتظرجوابتون هستم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام خسته نباشید سن من 26 ساله تو جمع هستم نمیتونم اون ارتباط دوستانه یا فامیلی رو برقرار کنم زود تو کارم عصابانی میشم. تو کارم خانواده دخالت زیاد میکنن . چه تو کارم چه تو انتخاب همسرم. خانم دکتر آیا امکان داره که انتخاب برنامه ریزی تو کارم و زندگی داشته باشم. با تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خسته نباشید ببخشید برای مشاوره با روانشناسا هیچ تعرفه بیمه ای و تخفیفی قبول نمیکنن؟ میشه راهنمایی کنین چون هزینش زیاده و بخوایم دو سه جلسه بیایم خیلی هزینه میشه.

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:باسلام خدمت خانم دکتر ،مشاوره شغلی هم درحیته کاری شماهس؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام :خدمت شما آیا راهی وجود داره که یه شخص متوجه بشه ،افسرده هست ؟ تستی هست که به آن مراجعه کرد.؟ یا باید به پزشک معتمد مراجعه کرد؟ سپاس از شما....

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:بهترين راه براي درمان استرس چيه ؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر بنده ۴۷سالمه درمحفل قرانی وقتی شرکت میکنم تو تلاوت قران دچاراسترس شدید و ضربان قلبم میره بالا ب اندازه ای ک درخواندن قران صدام لرزش پیدا میکنه بخاطرهمین موضوع بااینک قران خوب بلدم اما نمیتوانم درمحفل تلاوت کنم ممنون میشم راه حل پیشنهاد کنید؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر بنده ۴۷سالمه تومحفل قرانی برای تلاوت قران دچار استرس زیاد می شوم به اندازه ای ک ضربان قلبم بالا میره و خواندنمو دچار مشکل میکنه چطور میتوانم این استرس زیاد درجمع راکمترکنم یاازبین ببرم ؟؟ ممنون میشم راهکار بهم بدین

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:بهترين راه براي درمان استرس چيه ؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر میخوام چندکتاب روانشناسی معروف بهم معرفی کنید ک بامطالعه ش تومعیارانتخاب همسر و رسیدن به هدف وموفقیت درکارم بهم انگیزه بده ؟؟ ممنونم

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. خانم دکتر ۲۶ سالمه تو سن ازدواج تو انتخاب کردن همسر دچار مشکل شدم چند مورد بهم معرفی شده ولی خودم نمیدونم تو انتخابشون مانده ام میخواستم بدونم به غیر اعلاقه چه معیارهایی رو در انتخاب همسرم ملاک قرار دهم.. مثلا ; دختری با موقعیت اجتماعی و شرایط زندگی خوب ( مالی . خانواده بزرگی هستن) دختر باهر دلیلی میخواهد ازم فاصله بگیرید شما چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام خانم دکتر بنده ۲۶سالمه توروابطم بادیگران خصوصا دختر؛ بسیار زودرنج و زوداعصبانی میشم واین مورد واقعا دارع اذیتم میکنه ممنون میشم کمک م کنید منتظرپاسختون هستم ؟؟؟؟؟؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من پسری 26 ساله هستم دختری را دوست دارم ولی از ازدواج و قبول کردن مسئولیت میترسم و یجورایی حس میکنم قراره آزادیم کم بشه به نظر شما چجوری میتونم با این قضیه کنار بیام؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با سلام.یه دختر سه ساله دارم که خیلی مهربون و اجتماعیه.ولی گهگاهی با یه چیز شاید کوچیک که خلاف خواسته اش باشه عصبی میشه و جیغ میکشه.دندوناشو بهم میماله و فحش میده.و زمان زیادی نمیگذره که عذر خواهی میکنه.این حالات عصبی بعضی روزا توش دیده میشه .مثلا روزایی که میره خانه کودک.آیا نیازه که یه روانشناس ببیندش؟با تشکر

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام. دختری هستم 14ساله. مشکل من اینه که تو خونه ی ما حرف حرف داداشمه. اگه اون چیزی گفت کسی نمیتونه روی حرفش حرف بزنه. مادر و پدرم هم شدیدا طرفدار اونن. هر وقت که اعصابش خورد میشه میاد و. به من و خواهرم هرچی میخاد میگه. خیلی به مامانم اصرار کردم که با داداشم حرف بزنه ولی هیچ کار نمیکنه. چون مدتی هم داداشم پیش ما زندگی نمیکرد .الان که اومده شده عزیز دردونه مامانم. یه بار من توروش وایسادم(اون موقع هم خیلی عصبانی بودم) به قدری کتکم میزنه که نصف صورتم زخمی میشه نصفشم کبود. روزای اول فک میکردم بینم شکسته شده چون خیلی کبود شده بود. و اون موقع هم مادرم به مسافرت رفته بود. منم از ترس داداشم جرات نمیکنم چیزی به مامانم بگم. یاداوری این خاطرات خیلی برام سخته و منو به گریه میندازه. دلم واسه خودم میسوزه.اما همیشه این وضع نیست ولی من همیشه جوری رفتار میکنم که انگار از داداشم خوشم میاد. بگید من باید چطور با داداشم رفتار کنم که اون یکم بم اعتماد کنه و منو کمتر اذیت کنه؟؟؟ ز

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من پسری 26 ساله هستم دختری را دوست دارم ولی از ازدواج و قبول کردن مسئولیت میترسم و یجورایی حس میکنم قراره آزادیم کم بشه به نظر شما چجوری میتونم با این قضیه کنار بیام؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام من پسری 26 ساله هستم دختری را دوست دارم ولی از ازدواج و قبول کردن مسئولیت میترسم و یجورایی حس میکنم قراره آزادیم کم بشه به نظر شما چجوری میتونم با این قضیه کنار بیام؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام،خسته نباشید خانم دکتر،من حدود دو ساله که از نامزدم جدا شدم،تو این مدت خواستگارای زیادی داشتم،ولی هر دفعه به یه بهانه ای جواب رد میدم،این آخری موقعیتش خیلی خوب بود،ولی از انتخاب مجدد میترسم و بعد از اینکه جواب رد میدم احساس میکنم پشیمون شدم و نکنه بازم دارم اشتباه میکنم.چطور به این ترس و دلهره غلبه کنم؟

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:سلام.خسته نباشید.از اینکه وقت میزارید ممنون خانم دکتر من 17ماه زایمان کردم.بعد از زایمان فاصله ی من و همسرم زیاد شد...تقریبا تا 40روز اصلا پیش من نمی خوابید یا توجه ی که قبلا داشت رو دیگه نمی کرد.همین باعث شد من شدیدا احساس خلا کنم.این و هم بگم همسرم رو بچه خیلی حساسه اگه اتفاقی براش بیفته زود از کوره در میره و باهام دعوا می کنه.همین باعث شده من خیلی عصبی بشم. با اینکه باهاش صحبت کردم و ازش خواستم رفتارش و عوض کنه ولی تغییری نکرده. الان ازش سرد شدم و تقریبا احساسی ندارم و فکر می کنم دیگه دوستش ندارم... ی مشکل دیگه ی ما اینکه شوهرم اصلا وقت نمیزاره که باهم بیرون یا تفریح بریم.شاید هر چند ماه ی بار....در صورتی که پدر همسرم دام داره و همسرم هر هفته یا یک هفته درمیون میره پیش پدرش.و این باعث اختلافمون شده.اگه برای ما وقت بزاره من مشکلی ندارم ولی همیشه وقتی ازش می خوام ما رو ببره بیرون ی چیزی رو بهانه می کنه و آخرشم با دعوا همه چی تموم میشه این رفتاراش باعث شده من دیگه احساس خوشبختی نکنم و ازش به شدت سرد بشم چیکار کنم که تغییر کنه؟لطفا راهنماییم کنید چون به خاطر بچم نمی خوام زندگیم خراب بشه با سپاس

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شماخانم دکتر من حدود دو سال پیش یک مغازه ای رو خرید کردم بعد از پرداخت کردن ثمن معامله متوجه شدم که این مغازه مشکل دارد و3تا از چکها رو پاس نکردم وکار مون به شکایت کشیده وهنوز دادگاه شروع نشده دچار استرس شده‌ام وچون کارم طوری که باید روی ماشین بنشینم حواسم درست نیست چکار کنم که دچار بهم ریختن اعصاب واسترس نشم. ممنون از جواب شما

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


پرسش:با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما من حدود دو سال پیش یک مغازه ای رو خرید کردم. وبعد از پرداخت کردن ثمن معامله وپاس کردن 5 تا ازچکها متوجه شدم که این مغازه مشکل دارد و3تا از اونها رو پاس نکردم و کار ما بعد 2سال به شکایت کشیده وهنوز نوبت دادگاه نشده که من استرس شدید گرفتم واز نظر روحی همه روزه در اظطراب ونگرانی به سر می برم چی کار کنم که این وضعیت برام پیش نیاد چون کارم پخش ورو ماشین مسلط نیستم ممنون میشم از راهنمائی شما.

پاسخ این سوال توسط دکترالهی نژاد پاسخ داده شده است مشاهده پاسخ


  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 0
سوالات گروه های پزشکی
  1. سوالات ارتوپد
  2. سوالات ارتوپدی فنی
  3. سوالات ارتودنسی
  4. سوالات اطفال و کودکان
  5. سوالات اورژانس
  6. سوالات پاتولوژی
  7. سوالات پروتز های دندانی و ایمپلنت
  8. سوالات پزشک خانواده
  9. سوالات پوست و مو
  10. سوالات ترک اعتیاد
  11. سوالات ترمیمی و زیبایی
  12. سوالات تغذیه و رژیم درمانی
  13. سوالات جراح دندانپزشک متخصص لیزر
  14. سوالات جراح عمومی
  15. سوالات جراحی زیبایی
  16. سوالات جراحی لثه
  17. سوالات جراحي دهان ٬ فک وصورت
  18. سوالات داخلی
  19. سوالات داروساز
  20. سوالات درمان ریشه - عصب کشی
  21. سوالات دندانپزشک
  22. سوالات دندانپزشک
  23. سوالات دندانپزشکی کودکان
  24. سوالات رادیولوژی
  25. سوالات راديولوژی دهان وفک وصورت
  26. سوالات روانپزشکی
  27. سوالات روانشناس
  28. سوالات زنان و زایمان
  29. سوالات شنوایی سنجی
  30. سوالات طب سنتی
  31. سوالات طب سوزنی
  32. سوالات علوم آزمایشگاهی
  33. سوالات فیزیوتراپی
  34. سوالات قلب و عروق
  35. سوالات کاردرمانی
  36. سوالات کارشناس
  37. سوالات کلینیک
  38. سوالات کلینیک دندانپزشکی
  39. سوالات کلیه و مجاری ادراری
  40. سوالات گفتار درمانی
  41. سوالات گوش و حلق و بینی
  42. سوالات مامایی
  43. سوالات متخصص بيماريهای دهان , فک و صورت
  44. سوالات متخصص چشم
  45. سوالات متخصص طب کار
  46. سوالات متخصص عفونی
  47. سوالات مغز و اعصاب
  48. سوالات مغز و اعصاب (نورولوژیست)
  49. سوالات مهندس پزشکی
  50. سوالات هسته ای
درباره ما
شرکت برنامه ریزی و برنامه نویسی های نکست

تیم ما در سال ۱۳۹۰ متشکل از مهندسان فارغ التحصیل از بهترین دانشگاه های ایران تشکیل شد و فعالیت اقتصادی خود را شروع نمود
درباره ما بیشتر بدانید

تلفن تماس
0935-410-9041
کلیه حقوق متعلق به وب سایت های سلامت می باشد
همراهی با های سلامت