یکی از مهم ترین عوامل رضایت از زندگی، همراه بودن در تفریحات است. شاید قبل از ازدواج به نظر مهم نیاید. ولی عاملی است که می تواند دو نفر را به هم نزدیک یا کاملا از هم دور کند.
پژوهش های روانشناسی نشان داده این عامل بعد از ارضای جنسی در مردان قرار دارد. یعنی یک مرد برای اینکه در زندگی مشترک خوشبختی را احساس کند اول باید رابطه جنسی رضایت بخش داشته باشد. بعد از آن مهم ترین عالم همراه بودن همسر در تفریحات است. همان پایه بودن.
لازم است در پرانتز بگویم: در پژوهش های روانشناسی همراهی در تفریحات جز اولویت های زنان نبود، ولی این به این معنی نیست که برای زنان مهم نیست و قابلیت کنار آمدن بیشتری دارند. دلیلش این است که نیازهای زنان گسترده تر و تعدادش بیشتر است. ولی زن هم به اندازه مرد به این موضوع اهمیت می دهد.
مسئله این است که ما نمی توانیم کسی را بزور در تفریحاتمان همراه کنیم. این که ما علاقمند باشیم تعطیلاتمان را چکونه بگذرانیم، در مغز برنامه ریزی شده است و قابل تغییر نیست.
تصور کنید یک زن و شوهر را؛ یکی دوست دارد جمعه ها به کوه برود و دیگری دوست دارد روز تعطیل تا ظهر بخوابد. این زن و شوهر بعد از مدتی به مشکل می خورند. راه حل این مشکل چه می تواند باشد؟
اصولا وقتی تفاوت ها پررنگ می شوند، روانشناسی می گوید راه حل مشکلات نوشتن” قوانین جدید زندگی ما” است.
یک توافق بین دو نفر که هر دو راضی باشند.
خب یابد بگویم این توافق هیچ یک از دو طرف را راضی نمی کند. چون اگر شما بخواهید جمعه ها بخوابید یک هفته در میان کوه رفتن هم برای شما زجر است. حتی اگر ماهی یک بار هم باشد باز هم زیاد است. چون شما اصلا علاقه ای به ان کار ندارید.
همینطور برای کسی که دوست دارد تعطیلات به طبیعت برود، در خانه ماندن واقعا کسالت آور و ناراحت کننده است.
شاید جالب نباشد، ولی این لااقل از پیشنهاد اول بهتر است.
ولی توجه کنید زن و شوهری که در طول هفته فرصتی برای با هم بودن ندارند، آخر هفته ها را هم جدا از هم بگذرانند. یک نفر تنها در خانه بماند، و دیگری با دوستانش به کوه برود.
یک نفر با خانواده باشد و دیگری مهمانی های پرجمعیت را دوست داشته باشد.
یک نفر استراحت کند و دیگری به سینما و تئاتر برود.
این برنامه برای سال ها زندگی مشترک خیلی دلسرد کننده است. روانشناسی می گوید این مساله را نمی شود تغییر داد. چون کاملا بیولوژی و مربوط به کارکرد مغز است.
این تنها یک نمونه است. دو آدم خیلی خوب و خوش اخلاق و همه چی تمام خیلی وقت ها نباید با هم ازدواج کنند. تفاوت های مهم را می شود با مشاوره قبل از ازدواج تشخیص داد.
دکتر فائزه خانلرزاده روانشناس
پیشنهاد می کنم مقالات زیر را مطالعه بفرمایید:
آدمهای همه چی تمامی که نباید با هم ازدواج کنند
یکی از مهم ترین عوامل رضایت از زندگی، همراه بودن در تفریحات است. شاید قبل از ازدواج به نظر مهم نیاید. ولی عاملی است که می تواند دو نفر را به هم نزدیک یا کاملا از هم دور کند.
پژوهش های روانشناسی نشان داده این عامل بعد از ارضای جنسی در مردان قرار دارد. یعنی یک مرد برای اینکه در زندگی مشترک خوشبختی را احساس کند اول باید رابطه جنسی رضایت بخش داشته باشد. بعد از آن مهم ترین عالم همراه بودن همسر در تفریحات است. همان پایه بودن.
لازم است در پرانتز بگویم: در پژوهش های روانشناسی همراهی در تفریحات جز اولویت های زنان نبود، ولی این به این معنی نیست که برای زنان مهم نیست و قابلیت کنار آمدن بیشتری دارند. دلیلش این است که نیازهای زنان گسترده تر و تعدادش بیشتر است. ولی زن هم به اندازه مرد به این موضوع اهمیت می دهد.
مسئله این است که ما نمی توانیم کسی را بزور در تفریحاتمان همراه کنیم. این که ما علاقمند باشیم تعطیلاتمان را چکونه بگذرانیم، در مغز برنامه ریزی شده است و قابل تغییر نیست.
تصور کنید یک زن و شوهر را؛ یکی دوست دارد جمعه ها به کوه برود و دیگری دوست دارد روز تعطیل تا ظهر بخوابد. این زن و شوهر بعد از مدتی به مشکل می خورند. راه حل این مشکل چه می تواند باشد؟
اصولا وقتی تفاوت ها پررنگ می شوند، روانشناسی می گوید راه حل مشکلات نوشتن” قوانین جدید زندگی ما” است.
یک توافق بین دو نفر که هر دو راضی باشند.
خب یابد بگویم این توافق هیچ یک از دو طرف را راضی نمی کند. چون اگر شما بخواهید جمعه ها بخوابید یک هفته در میان کوه رفتن هم برای شما زجر است. حتی اگر ماهی یک بار هم باشد باز هم زیاد است. چون شما اصلا علاقه ای به ان کار ندارید.
همینطور برای کسی که دوست دارد تعطیلات به طبیعت برود، در خانه ماندن واقعا کسالت آور و ناراحت کننده است.
شاید جالب نباشد، ولی این لااقل از پیشنهاد اول بهتر است.
ولی توجه کنید زن و شوهری که در طول هفته فرصتی برای با هم بودن ندارند، آخر هفته ها را هم جدا از هم بگذرانند. یک نفر تنها در خانه بماند، و دیگری با دوستانش به کوه برود.
یک نفر با خانواده باشد و دیگری مهمانی های پرجمعیت را دوست داشته باشد.
یک نفر استراحت کند و دیگری به سینما و تئاتر برود.
این برنامه برای سال ها زندگی مشترک خیلی دلسرد کننده است. روانشناسی می گوید این مساله را نمی شود تغییر داد. چون کاملا بیولوژی و مربوط به کارکرد مغز است.
این تنها یک نمونه است. دو آدم خیلی خوب و خوش اخلاق و همه چی تمام خیلی وقت ها نباید با هم ازدواج کنند. تفاوت های مهم را می شود با مشاوره قبل از ازدواج تشخیص داد.
دکتر فائزه خانلرزاده روانشناس
تیم ما در سال ۱۳۹۰ متشکل از مهندسان فارغ التحصیل از بهترین دانشگاه های ایران تشکیل شد و فعالیت اقتصادی خود را شروع نمود
درباره ما بیشتر بدانید