زمان جنگ مردم خیلی مهربان بودند. به هم کمک می گردند. فداکار بودند. ولی الان اصلا به داد هم نمی رسند. هر کس فقط به فکر خودش است. زمانه خیلی بد شده.
سرنوشت مشترک: تصور کنید در خیابان راه می روید و یک کودک تنها را در حال گریه می بینید. چه می کنید؟ به سمتش می رود، روبرویش می نشینید و سعی می کنید آرامش کنید؟
روانشناسی سرنوشت مشترک دکتر فائزه خانلرزاده
اگر آن کودک یک بچه گدا باشد،
با سر و صورت کثیف
و لباس پاره چطور؟
احتمالا کمتر نگران او می شوید. چون این سبک زندگی هر روز این بچه هاست.
انها خیلی اوقات تنها در خیابان هستند و گریه می کنند.
دیدن آن صحنه هیچ وقت به اندازه دیدن
یک کودک معمولی،
کسی که شبیه فرزند ما،
خواهرزاده
و بچه های آشنایان ما باشد، ما را تحت تاثیر قرار نمی دهد.
حالا یک واقعیت دیگر!
اگر در شهری کنار شهر شما سیل بیاید بیشتر ناراحت می شوید یا یک شهر دور؟
سرنوشت مردم شهرهای داخلی مهم تر است یا شهری خارج از ایران؟
جواب شهر نزدیک خودمان است. روانشناسی اجتماعی می گوید :
ما از دیدن رنج آدم های شبیه به خودمان بیشتر ناراحت می شویم.
ما با افرادی بیشتر همدردی می کنیم که احساس کنیم با آن ها سرنوشت مشترک داریم.
واقعیت این است که ما الان بی رحم تر از گذشته نیستیم. ما همیشه همین بودیم.
به همین خاطر زمان جنگ با هم مهربان می شویم. چون یک تهدید قدرتمند خارجی برای همه ما وجود دارد، بنابراین ما با هم یکی می شویم و به هم آسیب نمی رسانیم.
چون همه با هم از یک چیز می ترسیم.
هر جا که گروهی از مردم:
سفر مشترکی می روند،
در محیط مشترکی هستند،
کار مشترکی انجام می دهند،
احساس مشترکی را تجربه می کنند،
خطر مشترکی تهدیدشان می کند،
سرنوشت مشترکی دارند،
احتمال این که با هم مهربان تر باشند، بیشتر است.
تیم ما در سال ۱۳۹۰ متشکل از مهندسان فارغ التحصیل از بهترین دانشگاه های ایران تشکیل شد و فعالیت اقتصادی خود را شروع نمود
درباره ما بیشتر بدانید