پرسش:سلام خانم دکتر،من وهمسرم باداشتن دوفرزند بزرگ یک بچه رو به سرپرستی قبول کردیم از دوسالگی اوردیمش،الان ۶ سالشه ،خیلی بهمون وابسته شده وماهم به شدت دوسش داریم برای همین هرچی میگذره استرس اینو داریم اگه یه روزی بفهمه چقد بهش ضربه وارد میشه وهمچنین میخواستم بدونم سن مناسب قبول کردن وهضم کردن این قضیه براش کیه؟ممنونم
پاسخ
خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
خبرت هست که در باغ کنون شاخ درخت
مژده نو بشنید از گل و دست افشان شد
#مولانا
سلام
با عرض احترام خدمت شما
در مورد سوال مطرح شده آنچه از بیوگرافی کوتاهی که ارائه فرمودید، طبع بلند و روح بزرگ شما و همسرتان را می توان به زیبایی حس کرد .
قبول مسئولیت فرزندی با داشتن دو فرزند دیگر را می توان همدلی ،اراده قابل تحسین و یک تصمیم انسانی ( فرا خانواده ایی) نامید. (یعنی من خوشبختم چه بهتر که آن را با کسی تقسیم کنم.... )
به شما تبریک می گویم برای این تصمیم.
اما در مورد نگرانیتان که بسیار طبیعی و منطقی است باید به نکات زیر اشاره کنم که :
این حق طبیعی فرزند شماست که بداند پدر و مادری که منشاء تولد او (پدر و مادر بیولوژیکی )هستند چه کسانی هستند.
پس در گام اول به این نتیجه می رسیم که حتماً از این موضوع باید مطلع گردد.
اما در مورد گام های بعدی
چون در سن شش سالگی است مناسب است که قبل از نوجوانی به او بگوید .
با همسرتان هماهنگی لازم را برای بیان حقیقت داشته باشید, و بسیار واضح و ساده از کلمات مشترک استفاده کنید با توجه به شرایط, سنی و خلق و خویی که از او می دانید.
برای بیان واقعیت زمینه سازی کنید با توجه به شناخت روحی ، عاطفی وهوشی که از او دارید.(ترجیحاً از مشاور کودک کمک بگیرید.)
توصیه می شود در همان سال های ابتدایی سرپرستی بیان شود چون درک و پدیرش آن برایش آسانتر خواهد بود.
فرزند شما در سن قبل از نوجوانی است و این شرایط برای بیان مناسب است.
اما اگر به سن نوجوانی برسد از آنجا که خود در چالش هویت شناسی خود می باشد بیان ان در این سن برای او بحران ایجاد خواهد کرد.
اما با این اوصاف اگر اصرار بر بیان حقیقت دارید بگذارید تابستان شود تا فارغ از مدرسه باشد و در کنار شما با استرس کمتری این مرحله را بگذراند.
لطفاً در بیان حقیقت با او صادقانه برخورد کنید. چون او با پی بردن به حقیقت با مطرح کردن پرسش شما و دیگران را به چالش خواهد کشید و نباید دوگانگی در حقیقت وجود داشته باشد.
پیشقدم باشید و خودتان موضوع را با او در میان بگذارید نه پدر بزرگ و...
در معرفی والدین واقعی اش, با احترام از آن ها یاد کنید. به گونه ایی که حس کند بی وفا یا بی عرضه نبوده اند بلکه انها هم دوستش داشتند.
اگر فرزندتان خواهان دیدن پدر و مادر (بیولوژیکی) خود است از قبل تکلیف خود را بدانید. که آیا دوست دارید ببینند یا نه. و این را صادقانه ابراز کنید. (جز آنکه واقعاً فوت کرده باشند)
فراموش نکنید او خشمگین، اندوهگین و شاید پرخاشگری کند باز توصیه می شود همراه خود در این گام ها مشاور همراه داشته باشید.
آرزوی لحظات روشنی برای کانون خانواده محترمتان دارم.
فراموش نکنید عشقی که از شما دریافت کرده به شما بازگردانده می شود به معجزه مهربانی ایمان دارم.
?باز هم تاکید می کنم یک مشاوره حضوری از مشاور کودک بگیرید تا آگاهانه این مرحله را بگذرانید.
با ارادت جهان آرا انتقامی