پرسش:سلام میدانم من خیلی سوال در این مورد پرسیدم ولی فکر میکنم مفهوم را نرساندم این موضوع خیلی عذاب میده من را نمی دانم از نظر شما من وسواس پیدا کردم.ایا وسواس کشتن کسی و قتل هم داریم لطفا برای آخرین بار جواب بدید این سوال را ????????????????????????????????????
من مبتلا به وسواس حق وناس هستم مثلا رفتم بیمارستان پیش پدر خانم بنده بهش مراقبت کنم و دکترها یا پرستار ها به من گفته بودند هیچی بهش ندیدیا نخوره پدر خانم بنده گفت یک لیوان آب هویج بده من گفتم نمیشه بااصرارخودش شک میکنم با اصرار خودش نبوده من از عمد دادم یا من این کار کردم یعنی آبمیوه انبه را به پدر خانم بنده داده بودم بره به دیگران تعریف کنه داماد خوبی دارم یعنی شیرین بازی در آوردم و از دستم نترسه من پیش آن بیشتر باشم.ضمنا پدر خانم بنده آب هویج می خواست من آب هویج ندادم من یک لیوان آب انبه شرکتی که طبیعی نبوده یعنی از این آب انبه که پاکت می ریزند مثل سنیچ یاترکیبات دیگری هم داشت مثل شکر و آب و مواد دیگر یا مواد افزودنی یا رنگهای افزودنی شک میکنم رنگهای افزودنی باشد یا اسید مجاز نباشد.شک میکنم اسید مجاز داشته باشه یا نداشته باشه دقیقا نمی دانم چه ترکیباتی بوده است دیگر لازم برم از سوپر مارکت بپرسم به پدر خانم بنده دادم یا خوراندم .بعد از چند دقیقه حالش بهم خورد بردنش یا انتقال دادند به اتاق تحت مراقبت ویژه جنرال قبل از این اتفاق من به دکتر که برای دیدنش آمده بود،گفتم آب انبه دادم دکتر گفت مشکلی نداره حالا به ذهنم آماده این دکتر که پیش آن آمده بوده .دکتر خودش نبوده و چرا با دکتر خودش نگفتم چرا به دکتر نگفتم پدر خانم بنده از خوردن چیزی منع کردنند. یا طومارمعده یا سرطان معده یا زخم معده دارد و تشخیص دادن گرفته است و اعلام کردن به ما که دارد ،بدلیل زخم معده حالش به هم خورده و بمیره یا سرطان مغز استخوان دارد .خودش آب هویچ می خواسته من بهش آب انبه دادم حالا فکر میکنم حالش بد شد به خاطر من است اگر بمیره من چه کار کنم فکر میکنم من کشتم یاسرطان مغز استخوان و طومار معده یا سرطان معده وزخم معده و خونریزی معده یا هپاتیت سی یا خونریزی یا بیماری های دیگر که در آینده بگیره و تشخیص دادن گرفته است و اعلام کردن به ما که دارد یا در بیمارستان بیماری دیگر بگیره خونش لخته می شوداز پاش لخته خون یا خونش لخته می شود به سمت قفسه سینه اش می ره اگر لخته خون برطرف نکنند خفه می شود یا قلبش مشکل پیداشده یا بیماری های دیگری دارد بازهم فکر میکنم بالیوان آب انبه که بنده دادم و آب هویج بهش ندادم این سرطانها و زخم معده یا از پاش لخته خون یا خونش لخته می شود به سمت قفسه سینه اش می ره یااگر لخته خون برطرف نکنند خفه می شود یا قلبش مشکل پیداشده یا بیماریهای دیگر وارد شده است یا حالش بهم خورده بردن به بخش مراقبتهای ویژه جنرال حالا فکر میکنم من با دادن این آبمیوه این بیماریها را به وجود آوردم یا شک میکنم شاهد به دکتری که قبل از پدر خانم را ببرند به قسمت مراقبت ویژه جنرال آن را کنترل کنند شاهد آبمیوه دیگری گفته باشم یعنی شک می کنم که آب انبه نگفتم ابیموه دیگری به دکتر گفتم و دکتر هم میگه اشکالی نداره و فکر میکنم چرا به دکتر نگفتم یا زخم معده دارد یا بخاطر زخم معده که آب انبه را دادم حالش به هم خورده و خونریزی کرده و بمیره یا چرا نگفتم بنده خدا زخم معده داره باید بهش آبمیوه و آب انبه نمی دادم چون زخم معده دارد و چرا به دکتر نگفتم دکترهای قبلی پدر خانم بنده را از هم چیز منع کردن من خسته شدم خیلی این را پرسیدم الان فهمیدم به دکتر گفتم آب آناناس دادم ولی اب انبه بوده بهش دادم به دکتری که آمد قبل از بردن پدر خانم بنده به بخش مراقبتهای ویژه بهش گفتم بهش آبمیوه دادم و دکتر گفت اشکالی نداره خسته شدم لطفا راهنمایی بفرمائید . فکر میکنم این موضوع وسواس نیست حق وناس هست حالا فکر میکنم چرا زمان را نگفتی یا زمان دادن آبمیوه به پدر خانم را نگفتی به دکتر و تازه من نمی دانم چه زمانی دادم این هم به فکرم میاد فقط این را میدانم که آبمیوه را دادم حالش بهم خورد و نمی دانم یک دقیقه یا نیم ساعت یا یک ساعت یا فکر میکنم تاریخ و زمان را چرا به دکتر نگفتی آبمیوه را دادی به پدر خانمت و آن حالش بد شد و به مراقبت ویژه جنرال بردند و امروز یا دیشب دقیقا نمی دانم یا چندروز پیش هپاتیت تشخیص دادند لازم هست برم بپرسم ویا امروز ساعت دو نیم یا دو ونیم صبح تاریخ ۱۳۹۷/۸/۶ ایست قلبی کرد پدر خانم بنده بازهم فکر میکنم با خوردن آبمیوه این ایست قلبی به پدر خانم بنده به وجود آمده است.در تاریخ ۱۳۹۷/۸/۶به رحمت خدا رفت فکر میکنم من کشتم من خسته شدم کمکم کنید از نظر شما این موضوع وسواس است یا حق وناس است و ظمنا از دکتر روان پزشک سوال کردم گفت من دکتر هستم کسی با خوردن آب پرتقال و آب انبه یا آبمیوه دیگر کشته نمی شود و ظمنا بازهم شگ میکنم که خانم دکتر ینها را گفته یا نگفته ظمنا از قسمت احکام مرکزملی پاسخگویی دینی این سوال را پرسیدم گفت گناه کردی و عذاب وجدان زیاد شد من می ترسم کمکم کنید من کارم خیر بود.نیتم کشتن نبود می خواستم پدر خانم بنده از دستم نترسه دیگه زده شدم نمی دانم چه کار کنم دارم دیوانه میشم تو رو خدا کمکم کنید ظمنا فشارش بالا و پایین میرفت نمی دانم کدام فشار خون است .درتاریخ ۱۳۹۷/۱۲/۱۰ باجناق بنده گفت که من رفتم پیش جنازه پدر خانم شما از دهانش خون میامد حالا فکر میکنم من بهش آبمیوه دادم این خون از دهانش آمده است. لطفا راهنمایی بفرمائید مقلد آیت الله مکارم شیرازی
پاسخ
سلام دوست عزیز. اگر همه ی دنیا و حتی خود پیامبر هم بگوید که شما مقصر نیستید، باز هم باور نخواهید کرد. ما دو نوع وسواس داریم: وسواس عملی، مثل شستشوی زیاد و وسواس فکری. شما گرفتار وسواس فکری هستید. کسانی که وسواس دارند نیاز ایمنی شان ارضا نشده و به شدت محتاج امنیت هستند. برای خودشان باید و نبایدهای زیادی تولید می کنند و فکر می کنند در پناه این باید و نبایدها احساس آرامش می کنند. در واقع دچار خودفریبی می شوند. اما درمان: ریشه ی تمام بیماری های روانی، ضعف است. آدم قدرتمند چیزیش نمیشه. پس بطور کلی باید روحیه خودتان را قوی کنید. تن با غذا چاق می شود، روح با لذت. از چیزهایی که از آن لذت می برید، لیستی تهیه کنید و با انجام دادنشان خود را شارژ کنید. وسواس یک مهمان ناخوانده ست. شما از این مهمان ناخوانده با فکر کردن به او و اطاعت از فرمانهایش پذیرایی می کنید، در نتیجه این مهمان گستاخ تر می شود. یادتان باشد که وسواس و سوءظن دو یاری هستند که هیچ وقت همدیگر را رها نمی کنند. اگر وسواس دارین، قطعا مقداری سوءظن هم دارین. در کنار روان درمانی حتما از داروهای روانپزشکی استفاده کنید. یک روانپزشک و یک روانشناس مجرب می توانند یاری گرتان باشند. کلا وسواسی ها پشت به آینده و رو به گذشته زندگی می کنند. از امروز شروع کنید به ساختن خاطره های خوب تا رو به آینده زندگی کنید.
موفق باشید